- ترانزیت
عبور کالا از کشوری به کشور دیگر بدون پرداخت حق گمرک و مالیات، عبور شخصی از کشوری با وسیلۀ نقلیه بدون توقف در آن، کنایه از ویژگی وسیلۀ نقلیه ای که برای رسیدن به کشوری حق عبور کردن از یک کشور دیگر را دارد
معنی ترانزیت - جستجوی لغت در جدول جو
- ترانزیت (تْرا / تِ)
مأخوذ از لاتینی، بمعنی عبور کالا از کشوری به کشور دیگر بدون پرداخت حقوق عبور. صاحب فرهنگ نظام آرد: عبور مال التجاره ازمملکتی برای مملکت دیگر، مثال: دولت روس برای مال التجارۀ ایران در مملکت خود ترانزیت قبول کرده است
- ترانزیت
عبور کالا از کشوری به کشور دیگر بدون پرداخت حق عبور
- ترانزیت ((تِ))
عبور کالا از کشوری به کشور دیگر بدون پرداخت گمرگ، بخشی از جابه جایی مسافر و کالا بین مبدأ و مقصد که مستلزم عبور از کشور ثالث باشد، گذری (واژه فرهنگستان)
پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما
(یَ)
لغت نامه دهخدا
دزی این صورت را ضبط کرده و گوید گولیوس و فریتاگ بنقل از ابن البیطار این شکل را آورده اند، و آن بصورت تانقیت (کذا) و تالغیت هم آمده. (دزی ج 1 ص 140)
ربه النوع قدیمی فنیقی ها که در کارتاژ (قرطاجنه) ستایش میشد
(تْرا / تِ)
لغت نامه دهخدا
شهری است در ایتالیا بر ساحل دریای آدریاتیک و 34000 تن سکنه دارد. محصول آن پنبه است
(تْرا / تِ)
لغت نامه دهخدا
شهری است در ایتالیا که 63000 تن سکنه دارد. در قرن 16 میلادی اصلاحات و برقراری انضباطهای جالبی در مذهب کاتولیک در این شهر پی ریزی گردید
ترنت. رودی به انگلستان که با اوز می پیوندد وهامبر را تشکیل می دهد
ترنت. رودی به انگلستان که با اوز می پیوندد وهامبر را تشکیل می دهد
(طَ بَ قَ / قِ یِ تِ)
لغت نامه دهخدا
بر سلولهائی اطلاق میشود که در زیر طبقۀ مقاوم ساختمان بساک نباتات واقعند و رشد آنها از دیگر طبقات آن کمتر است. رجوع به گیاه شناسی ثابتی ص 461 شود
ترازو، صورت فلکی میزان