- ترام
- خانه های ریز روی عکس یا شیشه یا گراور
معنی ترام - جستجوی لغت در جدول جو
- ترام ((تِ))
- خانه های ریز روی عکس، شیشه و غیره
- ترام
- نقطه های ریز یا درشت تشکیل دهندۀ عکس های سیاه و سفید که براساس اندازۀ خود، موجب پیدایش نقاط تیره و روشن می شوند
پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما
همراه
مهر ورزی، دلسوزی
انباشت، انبوهی، چگالی
ایوان
نابایسته، ناروا، ناشایست
آزگار، همه، پایان، هماد
نمایشنامه و داستانی که موضوع آن غم انگیز و شادی بخش باشد زشت رفتار، قبیح
آلاچق
زمزمه
بیلان، طراز، نمره، رتبه، سطح، میزان
آرامش، ثبات، سکون
شکسته ریزه شده
چراگاه علفزار
منع کردن، ممنوع کردن چیزی را، ناروا شدن، حرام بودن
رفتار آهسته از روی ناز سرکشی زیبایی و وقار، بمهمانی بردن شخصی پس از نوید، کسی که مامور همراهی مهمان بخانه میربانست، درترکیب بمعنی (خرامنده) آید: خوش خرام زیبا خرام
در آئینه دیدن
گرد آمدن و بر هم نشستن
چاک و شکاف -1 آوازی که از شکستن یا شکافته شدن چیزی بگوش رسد، صدای رعد، چاک شکاف
دربان، تندابه
طمع و توقع
بام، مهتابی، ایوان وسیع
آلتی که بوسیله آن پستی و بلندی سطح چیزی را معلوم کنند
پینگی پنبه برداشتن (پینه وصله)، پارگی جامه، درازیدن پیکار
بخشودن، بر کسی مهربانی کردن
نخ به انگشت بستن برای یاد آوری