- تذلل
- اظهار خواری و فروتنی کردن
معنی تذلل - جستجوی لغت در جدول جو
- تذلل ((تَ ذَ لُّ))
- خواری نمودن، فروتنی کردن
- تذلل
- خود را خوار و ذلیل نشان دادن، اظهار خواری و فروتنی کردن، خواری، زبونی
پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما
ویژگی کسی که خود را خوار و حقیر می کند
ذلیل و خوار، فروتن و متواضع
حلال بودی خواستن
درآمدن در میان مردم
خوار کردن، رام کردن
خواری پستی د فروتنی نمودن
مضطرب و فروهشته گردیدن
مردواری، خرامیدن
ناز کردن، گستاخی کردن
سایه گرفتن سایه یابی
لغزیدن
باطل
بهانه آوردن
جز ملت شدن
درخشان شدن
بحلی خواستن، طلب حلالیت کردن، کفاره دادن برای سوگند و رها شدن از قید سوگند با دادن کفاره
در کیش و شریعت درآمدن، جزء ملت شدن، از بیماری یا اندوه بی تابی کردن
ذلیل کردن، خوار گردانیدن، ذلیل شمردن
در میان قوم شدن، درآمدن در میان مردم، در چیزی نفوذ کردن و رخنه پیدا کردن، چیزی از لای دندان درآوردن، خلال کردن دندان
خوار کننده، حقیر کننده
علت تراشیدن، بهانه آوردن، کنایه از درنگ کردن، خود را به چیزی سرگرم ساختن
Procrastination
прокрастинация
Aufschub
зволікання
zwlekanie