معنی تذامم - جستجوی لغت در جدول جو
تذامم
همدیگر را نکوهیدن
همدیگر را نکوهیدن
تصویر تذامم
فرهنگ لغت هوشیار
پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما
تصویر تشامم
تشامم
همدیگر را بوییدن
همدیگر را بوییدن
فرهنگ لغت هوشیار
تصویر تصامم
تصامم
خود را به کری زدن
خود را به کری زدن
فرهنگ لغت هوشیار
تصویر تصامم
تصامم
خود را به کری زدن، خود را کر وانمود کردن
خود را به کَری زدن، خود را کَر وانمود کردن
فرهنگ فارسی عمید
تصویر تصامم
تصامم
((تَ مُ))
خود را به کری زدن، تظاهر به ناشنوایی کردن
خود را به کری زدن، تظاهر به ناشنوایی کردن
فرهنگ فارسی معین
تصویر تذمم
تذمم
ننگ داشتن، آکیدن آک داشتن
ننگ داشتن، آکیدن آک داشتن
فرهنگ لغت هوشیار