- تدریجات
- جمع تدریج
معنی تدریجات - جستجوی لغت در جدول جو
پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما
جمع تخریج
جمع تدریس
جمع تدریب
جمع تفریج
کم کم
متدرجاً، بطور تدریج و آهستگی، خرده خرده، پایه به پایه، پله به پله
جمع تدرج
آیین ها
جمع تحریم
جمع تحریک
جمع تحریق
جمع تحریف
جمع تحریض
جمع تحریص
جمع تحریش
تحریر
جمع تخریق
جمع تخریب
جمع تزریق
جمع ترویج
نادرست ترشی ها آچار خوان ها به رسم غزنین روان شد از برگان و نخچیر و ماهی و آچار و نان های یخه
جمع تردید
جمع تدوین
جمع تدویر
جمع تدنیس
جمع تدمیر
جمع تدلیس
جمع تدقیق
جمع تدخین
جمع تدبیر
بار آیین ها جمع تشریف. تشریفها، مراسم پذیرایی آبرومندانه، لوازم پذیرایی آبرومندانه
جمع تشریح
جمع تسریع
جمع تسریح