- تدرجات
- جمع تدرج
معنی تدرجات - جستجوی لغت در جدول جو
پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما
جمع تدریج
جمع تفرج
جمع درجه، پایگاه ها پایه ها پغنه ها رچان ها پایه پله رتبه، نردبان، هر یک از تقسیمات آلات علمی مانند: گرماسنج هواسنج باد سنج، میزان الحراره گرما سنج، مقام منزلت رتبه: بدرجه بلندی رسیده، مرتبه نظامی. 360- 7، 1 محیط دایره جمع درجات
زینه ها، پایگان
کم کم
در تداول مردم فارسی زبان بغلط بجای اداره ها (جمع اداره) بکار میرود. توضیح نوشتن (اداره جات) غلط اندر غلط است
جمع تهیج
جمع تحری
جمع تحرک
جمع تحرف
جمع تحرز
جمع تحدر
جمع تحجر
جمع تخلج
جمع تخریج
کوشش و زحمات
جمع ترجی
جمع ترجح
اداره ای است که احتیاجات وزارتخانه ها و دیگر بنگاههای دولتی را بر آورده می کند
جمع تدنی
جمع تدفق
جمع تدریس
متدرجاً، بطور تدریج و آهستگی، خرده خرده، پایه به پایه، پله به پله
جمع تدریب
جمع تدبر
جمع تظرف
جمع تزوج
جمع تصرف
جمع تضرع
جمع تعرق
جمع تعرف
جمع تعرض
جمع تغنج