- تدبیرگر(تَ گَ)
نیکواندیش. (آنندراج). تدبیرساز:
از بزرگان و ز تدبیرگران
پیشدست است به تدبیر و به رای.
فرخی.
مردم از ترکیب نیکو خود جهان دیگر است
مختصر لیکن سخنگویست و هم تدبیرگر.
ناصرخسرو.
سپس من نتوانند که آیند هگرز
چون خردباشد، تدبیرگر و پیشروم.
ناصرخسرو.
آباد بر آن کلکت کز بخت لقب دارد
تدبیرگر دولت تصویرگر دوران.
امیر معزی (از آنندراج)
از بزرگان و ز تدبیرگران
پیشدست است به تدبیر و به رای.
فرخی.
مردم از ترکیب نیکو خود جهان دیگر است
مختصر لیکن سخنگویست و هم تدبیرگر.
ناصرخسرو.
سپس من نتوانند که آیند هگرز
چون خردباشد، تدبیرگر و پیشروم.
ناصرخسرو.
آباد بر آن کلکت کز بخت لقب دارد
تدبیرگر دولت تصویرگر دوران.
امیر معزی (از آنندراج)
