جدول جو
جدول جو

معنی تدبیرگر - جستجوی لغت در جدول جو

تدبیرگر(تَ گَ)
نیکواندیش. (آنندراج). تدبیرساز:
از بزرگان و ز تدبیرگران
پیشدست است به تدبیر و به رای.
فرخی.
مردم از ترکیب نیکو خود جهان دیگر است
مختصر لیکن سخنگویست و هم تدبیرگر.
ناصرخسرو.
سپس من نتوانند که آیند هگرز
چون خردباشد، تدبیرگر و پیشروم.
ناصرخسرو.
آباد بر آن کلکت کز بخت لقب دارد
تدبیرگر دولت تصویرگر دوران.
امیر معزی (از آنندراج)
لغت نامه دهخدا

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

(تَ گَ)
تدبیر کردن. عمل تدبیرگر:
پایگاه وزرا یافته نزدیک ملک
از نکورایی و دانایی و تدبیرگری.
فرخی
لغت نامه دهخدا
(تَ گَ)
تعیین کننده سرنوشت. مقدّر:
تقدیرگر شدند چو تقدیر یافتند
زانسو مقدرند و زینسو مقدرند.
ناصرخسرو.
رجوع به تقدیر و دیگر ترکیبهای آن شود
لغت نامه دهخدا
(تَزْ گَ)
مزور. غدار. حیله گر. دروغگو. دروغ پرداز:
تزویرگر نیم من، تزویرگر تو باشی
زیرا که چون منی را تزویرگر شماری.
منوچهری
لغت نامه دهخدا
(تَصْ گَ)
تصویرکش. مصور. (آنندراج). و رجوع به تصویرکش و تصویر شود
لغت نامه دهخدا
(تَ)
جمع واژۀ تدبیر، بمعنی اندیشه و رای و حسن ترتیب. (از ناظم الاطباء)
لغت نامه دهخدا
(اَ فا)
معبر. (آنندراج). معبر و آنکه تعبیر خواب بیان کند. گزارشگر و گزارش کن. (ناظم الاطباء). خوابگزار. و رجوع به تعبیر شود
لغت نامه دهخدا
تصویری از تدبیر گر
تصویر تدبیر گر
نیکو اندیش، تدبیر ساز
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از ادبارگر
تصویر ادبارگر
نگون بخت سیه روز آنکه بدبختی بدو روی میاورد مدبر بد اقبال
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از تدبیرات
تصویر تدبیرات
جمع تدبیر
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از تزویرگر
تصویر تزویرگر
حیله گر، دروغگو، غدار
فرهنگ لغت هوشیار
مفسر، تاویلگر، شارح، تفسیردان
فرهنگ واژه مترادف متضاد
تصویری از تصویرگر
تصویر تصویرگر
المصوّر
دیکشنری فارسی به عربی
تصویری از تصویرگر
تصویر تصویرگر
Illustrator
دیکشنری فارسی به انگلیسی
تصویری از تصویرگر
تصویر تصویرگر
illustrateur
دیکشنری فارسی به فرانسوی
تصویری از تصویرگر
تصویر تصویرگر
ilustrador
دیکشنری فارسی به پرتغالی
تصویری از تصویرگر
تصویر تصویرگر
চিত্রশিল্পী
دیکشنری فارسی به بنگالی
تصویری از تصویرگر
تصویر تصویرگر
иллюстратор
دیکشنری فارسی به روسی
تصویری از تصویرگر
تصویر تصویرگر
Illustrator
دیکشنری فارسی به آلمانی
تصویری از تصویرگر
تصویر تصویرگر
ілюстратор
دیکشنری فارسی به اوکراینی
تصویری از تصویرگر
تصویر تصویرگر
ilustrator
دیکشنری فارسی به لهستانی
تصویرگر، عکّاس
دیکشنری اردو به فارسی
تصویری از تصویرگر
تصویر تصویرگر
تصویرگر
دیکشنری فارسی به اردو
تصویری از تصویرگر
تصویر تصویرگر
illüstratör
دیکشنری فارسی به ترکی استانبولی
تصویری از تصویرگر
تصویر تصویرگر
mchoraji
دیکشنری فارسی به سواحیلی
تصویری از تصویرگر
تصویر تصویرگر
illustratore
دیکشنری فارسی به ایتالیایی
تصویری از تصویرگر
تصویر تصویرگر
삽화가
دیکشنری فارسی به کره ای
تصویری از تصویرگر
تصویر تصویرگر
イラストレーター
دیکشنری فارسی به ژاپنی
تصویری از تصویرگر
تصویر تصویرگر
מְאַיֵּר
دیکشنری فارسی به عبری
تصویری از تصویرگر
تصویر تصویرگر
चित्रकार
دیکشنری فارسی به هندی
تصویری از تصویرگر
تصویر تصویرگر
ilustrator
دیکشنری فارسی به اندونزیایی
تصویری از تصویرگر
تصویر تصویرگر
插画家
دیکشنری فارسی به چینی
تصویری از تصویرگر
تصویر تصویرگر
illustrator
دیکشنری فارسی به هلندی
تصویری از تصویرگر
تصویر تصویرگر
ilustrador
دیکشنری فارسی به اسپانیایی
تصویری از تصویرگر
تصویر تصویرگر
นักวาดภาพประกอบ
دیکشنری فارسی به تایلندی