جدول جو
جدول جو

معنی تدافی - جستجوی لغت در جدول جو

تدافی
دریافتن، پستاگرفتن (پستا نوبت)
تصویری از تدافی
تصویر تدافی
فرهنگ لغت هوشیار

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

تصویری از تداعی
تصویر تداعی
بیاد آوردن، یاد آوری
فرهنگ واژه فارسی سره
تصویری از تدافع
تصویر تدافع
یکدیگر را دفع کردن
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از تداعی
تصویر تداعی
پیش آمدن دشمن، ویران گردیدن دیوار
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از تداوی
تصویر تداوی
درمان کردن
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از تدانی
تصویر تدانی
بهم نزدیک شدن
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از تدافن
تصویر تدافن
پنهان کردن به خاک سپردن
فرهنگ لغت هوشیار
پدافندی منسوب به تدافع یا جنگهای تدافعی. جنگهایی که جنبه دفاع دارد نه تعرض و حمله
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از تعافی
تصویر تعافی
صحت یافتن، بعافیت رسیدن
فرهنگ لغت هوشیار
در فارسی شیان تاوان، تایگانه در تازی به دست آوردن از میان بردن دریافتن جبران کردن تدارک کردن، عوض دادن، دریافت جبران. دریافتن، جبران
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از تکافی
تصویر تکافی
سر به سری، بسندگی
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از تنافی
تصویر تنافی
یکدیگر را نفی کردن
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از توافی
تصویر توافی
تمام و کمال گردیدن
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از تجافی
تصویر تجافی
دوری کردن
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از تنافی
تصویر تنافی
یکدیگر را نفی کردن، با هم تباین داشتن
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از تداوی
تصویر تداوی
دوا کردن، درمان کردن، خود را معالجه کردن
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از تلافی
تصویر تلافی
تدارک کردن، عوض دادن، جبران کردن، دریافتن، رسیدن
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از تدافع
تصویر تدافع
دفاع کردن، یکدیگر را دفع کردن، همدیگر را پس زدن
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از غدافی
تصویر غدافی
پر کلاغی از رنگ ها
فرهنگ لغت هوشیار
در تازی نیامده پنبه وزی پنبه نی شغل وعمل نداف حلاجی پنبه زنی، دکان نداف حلاجی
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از تداوی
تصویر تداوی
((تَ))
درمان کردن، معالجه کردن
فرهنگ فارسی معین
تصویری از تدافع
تصویر تدافع
((تَ فُ))
دفاع کردن، یکدیگر را پس زدن
فرهنگ فارسی معین
تصویری از تداعی
تصویر تداعی
((تَ))
یکدیگر را خواندن، با هم دعوا کردن
فرهنگ فارسی معین
تصویری از تصافی
تصویر تصافی
((تَ))
با هم دوستی خالصانه کردن
فرهنگ فارسی معین
تصویری از تجافی
تصویر تجافی
((تَ))
بر جای قرار نگرفتن، دوری کردن
فرهنگ فارسی معین
تصویری از توافی
تصویر توافی
((تَ))
وفا به عهد کردن با یکدیگر، با هم تمام کردن
فرهنگ فارسی معین
تصویری از تنافی
تصویر تنافی
((تَ))
با هم مخالف شدن، یکدیگر را نفی کردن
فرهنگ فارسی معین
تصویری از تلافی
تصویر تلافی
((تَ))
دریافتن، جبران کردن
فرهنگ فارسی معین
تصویری از تجافی
تصویر تجافی
دوری کردن
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از تدانی
تصویر تدانی
به هم نزدیک شدن
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از تداعی
تصویر تداعی
اصل یا حالتی که افکار و اندیشه ها و عواطف و سرگذشت ها چنان به هم مربوط می شوند که یکی پس از دیگری در ذهن پدیدار می شوند، تسلسل افکار، تسلسل خواطر، یکدیگر را خواندن و گرد آمدن، به یاد آوردن
تداعی معانی: از یک معنی به معنی دیگر پی بردن، به یاد آوردن یک معنی توسط معنی دیگر
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از تداف
تصویر تداف
بر یکدیگر نشستن
فرهنگ لغت هوشیار