- تداعب
- با هم مزاح کردن
معنی تداعب - جستجوی لغت در جدول جو
پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما
بیاد آوردن، یاد آوری
پیش آمدن دشمن، ویران گردیدن دیوار
بازی با هم بازی کردن
بازی کردن، چیزی در دست گرفتن و خود را بیهوده با آن سر گرم ساختن، به تفنن کاری کردن، قمار کردن، کاری به قصد تفریح یا ورزش انجام دادن
اصل یا حالتی که افکار و اندیشه ها و عواطف و سرگذشت ها چنان به هم مربوط می شوند که یکی پس از دیگری در ذهن پدیدار می شوند، تسلسل افکار، تسلسل خواطر، یکدیگر را خواندن و گرد آمدن، به یاد آوردن
تداعی معانی: از یک معنی به معنی دیگر پی بردن، به یاد آوردن یک معنی توسط معنی دیگر
تداعی معانی: از یک معنی به معنی دیگر پی بردن، به یاد آوردن یک معنی توسط معنی دیگر
آب جهنده، مرد شوخ
ناز کردن بر کسی