کم کردن. (تاج المصادر بیهقی). کم و اندک گردانیدن مال، گرفتن و به یاد آوردن حدیث قوم، ربودن. (منتهی الارب) (ناظم الاطباء) (اقرب الموارد) (المنجد) ، شکسته شدن و گذاشتن چیزی را. (منتهی الارب) (ناظم الاطباء) (اقرب الموارد)
کم کردن. (تاج المصادر بیهقی). کم و اندک گردانیدن مال، گرفتن و به یاد آوردن حدیث قوم، ربودن. (منتهی الارب) (ناظم الاطباء) (اقرب الموارد) (المنجد) ، شکسته شدن و گذاشتن چیزی را. (منتهی الارب) (ناظم الاطباء) (اقرب الموارد)
کم مال و اندک مایه. (آنندراج) ، کاسته و کم شده. (ناظم الاطباء) ، کسی که وقت و بی وقت به عزم زیارت و ملاقات می آید. (ناظم الاطباء) (از فرهنگ جانسون). و رجوع به تخوت شود
کم مال و اندک مایه. (آنندراج) ، کاسته و کم شده. (ناظم الاطباء) ، کسی که وقت و بی وقت به عزم زیارت و ملاقات می آید. (ناظم الاطباء) (از فرهنگ جانسون). و رجوع به تخوت شود