مکانی با امکانات لازم، در انتها یا ابتدای یک مسیر، که مسافران یک وسیلۀ مسافربری عمومی در آن پیاده یا سوار می شوند، پایانه مثلاً ترمینال مسافربری، مکان انتهایی لوله های نفت و گاز، پایانۀ نفتی
مکانی با امکانات لازم، در انتها یا ابتدای یک مسیر، که مسافران یک وسیلۀ مسافربری عمومی در آن پیاده یا سوار می شوند، پایانه مثلاً ترمینال مسافربری، مکان انتهایی لوله های نفت و گاز، پایانۀ نفتی
بزر. (ربنجنی). هر گونه تخم که باشد، چون دانۀ گندم و جو و تخم دیگر سبزیها و الحاصل هر دانه ای که قابل کشت در زمین باشد. (از لسان العجم شعوری ج 1 ص 309 ورق الف). حبوباتی که برای تخم کاشتن نگاه میدارند. (فرهنگ نظام از مهذب الاسماء)
بزر. (ربنجنی). هر گونه تخم که باشد، چون دانۀ گندم و جو و تخم دیگر سبزیها و الحاصل هر دانه ای که قابل کشت در زمین باشد. (از لسان العجم شعوری ج 1 ص 309 ورق الف). حبوباتی که برای تخم کاشتن نگاه میدارند. (فرهنگ نظام از مهذب الاسماء)
شعبه ای از اداره شهربانی که اکنون آگاهی میگویند آگاهی اواره آگاهی جمع تامین یا اداره تامینات. ادراه ایست در شهربانی که بتوسط ماموران خود تقصیرات قانونی را کشف میکنند اداره آگاهی
شعبه ای از اداره شهربانی که اکنون آگاهی میگویند آگاهی اواره آگاهی جمع تامین یا اداره تامینات. ادراه ایست در شهربانی که بتوسط ماموران خود تقصیرات قانونی را کشف میکنند اداره آگاهی