ترجمه تخمینہ به فارسی - دیکشنری اردو به فارسی
واژههای مرتبط با تخمینہ
تخمینا
- تخمینا
- بطور حدس و گمان، یقیناً، به دید به گمان، انگاری، بگمان، از روی گمان
فرهنگ لغت هوشیار
تخمینی
- تخمینی
- منسوب به تخمین، یعنی قیاسی و حدسی و گمانی. (از ناظم الاطباء). بطور حدس و گمان. از روی تقریب. رجوع به تخمین و تخمیناً شود
لغت نامه دهخدا
تخمین
- تخمین
- برآورد کردن، وزن یا اندازه یا بهای چیزی را از روی حدس و گمان معیّن کردن، به گمان سخن گفتن
فرهنگ فارسی عمید