تخمین برآورد کردن، وزن یا اندازه یا بهای چیزی را از روی حدس و گمان معیّن کردن، به گمان سخن گفتن ادامه... برآورد کردن، وزن یا اندازه یا بهای چیزی را از روی حدس و گمان معیّن کردن، به گمان سخن گفتن تصویر تخمین فرهنگ فارسی عمید
تخمین بگمان سخن گفتن، به گمان و قیاس سخن گفتن ادامه... بگمان سخن گفتن، به گمان و قیاس سخن گفتن تصویر تخمین فرهنگ لغت هوشیار
تخمین ((تَ)) با حدس و گمان اندازه چیزی را معین کردن ادامه... با حدس و گمان اندازه چیزی را معین کردن تصویر تخمین فرهنگ فارسی معین
تخمین ارزیابی، برآورد، تقریب، تقویم، حدس، سنجش، فرض، ورانداز ادامه... ارزیابی، برآورد، تقریب، تقویم، حدس، سنجش، فرض، ورانداز فرهنگ واژه مترادف متضاد
تخمینتَخمِین tasación, estimación ادامه... tasación, estimación تصویر تخمین دیکشنری فارسی به اسپانیایی
تخمینتَخمِین değer biçme, tahmin ادامه... değer biçme, tahmin تصویر تخمین دیکشنری فارسی به ترکی استانبولی
تخمینتَخمِین avaliação, estimativa ادامه... avaliação, estimativa تصویر تخمین دیکشنری فارسی به پرتغالی
تخمینتَخمِین taksiran, perkiraan ادامه... taksiran, perkiraan تصویر تخمین دیکشنری فارسی به اندونزیایی
تخمینتَخمِین การประเมินราคา , การประเมิน ادامه... การประเมินราคา , การประเมิน تصویر تخمین دیکشنری فارسی به تایلندی