- تخفیف
- کاهش
معنی تخفیف - جستجوی لغت در جدول جو
- تخفیف
- سبک کردن، ملایمت و تسکین، کمی و کاستی، مختصر نمودن
- تخفیف ((تَ))
- سبک کردن، کم کردن قیمت چیزی، مختصر کردن کلمه با ساکن کردن، حذف تشدید یا کم کردن یکی از حروف، برای سهولت تلفظ یا ضرورت شعری
- تخفیف
- سبک کردن، کاستن، در دستور زبان علوم ادبی مختصر ساختن کلمه با کم کردن یکی از حروف یا حذف تشدید برای سهولت تلفظ یا ضرورت شعر، مثل «گاه» و «گه»، «کلاه» و «کله»، «اگر» و «ار»
پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما
دستارچه، شبکلاه دستار کوچکی که هنگام خواب و خلوت بسر پیچند و آن از عمامه سبکتر میباشد
طواف کردن، گرداگرد چیزی برآمدن
فرو گذاشت فرو گذاشتن، آسان کردن
ویران کردن، بر زمین افکندن، پاسپر کردن، ناتوانیدن
آبکی کردن آب افزودن به می
شرمسار کردن، بدرهه رفتن، نگهبان کردن
ربودن
راهبری کردن، راهنمائی کردن
گریز از ترس، فرود آمدن، بد دلی
ترسانیدن کسی را
کسی یا چیزی بعد از خود باقی گذاشتن
سودمند شدن
به رج ایستادن، رجاندن در رج ایستانیدن
درهم پیچیدن
افگویی اف گفتن
خدو انداختن
خشکاندن خشک کردن خشکانیدن خشک کردن
فراهم آوردن، گرد آوردن
خلیفه گردانیدن کسی به جای خود، کسی یا چیزی بعد از خود باقی گذاشتن، واپس گذاشتن
سپس انداختن کسی را، واپس هشتن، باز پس گذاشتن، بازپس گذاری، جمع تخلیفات
ترسانیدن، بیم دادن
خشک کردن، خشکاندن
کوچک
سبک، ضد سنگین و گران
پنهان داشتن
موزه پوشیدن
رنگ گشت دگر شدن رنگ