جدول جو
جدول جو

معنی تخطیط - جستجوی لغت در جدول جو

تخطیط
راه راه بافتن، کشکدارکردن (کشک خط) -1 راه راه بافتن، خط دار کردن چیزی را، جمع تخطیطات
فرهنگ لغت هوشیار
تخطیط
خط کشیدن، خط دار کردن چیزی، اندک خوردن
تصویری از تخطیط
تصویر تخطیط
فرهنگ فارسی عمید
تخطیط
((تَ))
راه راه بافتن، خط دار کردن چیزی را، جمع تخطیطات
تصویری از تخطیط
تصویر تخطیط
فرهنگ فارسی معین

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

تصویری از تخبیط
تصویر تخبیط
خبط و خطا و اشتباه
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از تحطیط
تصویر تحطیط
خوردن طعام را
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از تخطیف
تصویر تخطیف
ربودن
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از تخییط
تصویر تخییط
جامه دوزاندن
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از تخلیط
تصویر تخلیط
آمیخته کردن، آمیختن
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از تشطیط
تصویر تشطیط
از اندازه گذشتن
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از تقطیط
تصویر تقطیط
لورانک ساختن لورانک تراشیدن (لورانک دبه آوندی از چرم یاچوب)
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از تمطیط
تصویر تمطیط
دشنام دادن
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از تخلیط
تصویر تخلیط
مخلوط کردن، درهم کردن، به هم آمیختن، آمیخته کردن
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از تخلیط
تصویر تخلیط
((تَ))
درهم کردن، مخلوط کردن
فرهنگ فارسی معین
تصویری از تخطی
تصویر تخطی
لغزش، سرپیچی
فرهنگ واژه فارسی سره
سرپیچی، پا بیرون نهادن از گلیم خود از اندازه گذشتن، گام زدن -1 در گذشتن گذشتن آنسو شدن تجاوز کردنگذشتن از حد خود، گام زدن، تجاوز از حد، جمع تخطیات
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از تخطط
تصویر تخطط
راه را بافتن، خوشنویسی
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از تخیط
تصویر تخیط
درزیگری درزی گشتن
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از تخطی
تصویر تخطی
خطا کردن، از حد خود تجاوز کردن
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از تخطی
تصویر تخطی
((تَ خَ طِّ))
از حدّ خود گذشتن
فرهنگ فارسی معین
تصویری از تخطیطات
تصویر تخطیطات
جمع تخطیط
فرهنگ لغت هوشیار