- تخثیم
- پهناوراندن پهناور کردن
معنی تخثیم - جستجوی لغت در جدول جو
پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما
بریدن پاره پاره کردن
تاژ نشینی
برگزیدن
بوسه نهادن بوسه زدن
چفته بستن (چفته اتهام)، بزهکار دانستن گنهکار شمردن بزه مند کردن کسی را بگناه نسبت دادن
بزرگ فوج
خیمه زدن