جدول جو
جدول جو

معنی تحصین - جستجوی لغت در جدول جو

تحصین
دیوار برآوردن گرداگرد شهر یا قلعه و آن را استوار کردن، مکانی را استوار ساختن
تصویری از تحصین
تصویر تحصین
فرهنگ فارسی عمید
تحصین
(اِ)
استوار کردن. (تاج المصادر بیهقی) (ترجمان جرجانی ترتیب عادل بن علی) (منتهی الارب) (قطر المحیط) (اقرب الموارد). استوار گردانیدن. (ناظم الاطباء). مستحکم کردن. (فرهنگ نظام) ، در حصن کردن. (منتهی الارب) (ناظم الاطباء) ، نهفته گردانیدن شوهر، زن را. (منتهی الارب) (ناظم الاطباء) ، گرداگرد شهر را برآوردن. (منتهی الارب) (ناظم الاطباء). باره برآوردن گرد شهر. (آنندراج) (از قطر المحیط) (از اقرب الموارد). باره ساختن برای شهر. (فرهنگ نظام) ، نجابت اسب. (منتهی الارب) (ناظم الاطباء) (آنندراج)
لغت نامه دهخدا
تحصین
استوار کردن، مستحکم کردن
تصویری از تحصین
تصویر تحصین
فرهنگ لغت هوشیار
تحصین
((تَ))
استوار کردن، محکم گردانیدن، گرداگرد شهر یا قلعه را حصار کردن
تصویری از تحصین
تصویر تحصین
فرهنگ فارسی معین

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

تصویری از تحزین
تصویر تحزین
اندوهگین کردن برای مثال اگر مهموم نادانی مر آن را فکر تفریحش / اگر مسرور دانایی خود این را رای تحزینش (قاآنی - ۴۸۸)
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از تحصیل
تصویر تحصیل
حاصل کردن، فراهم آوردن، به دست آوردن، درس خواندن، دانش آموختن
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از تحسین
تصویر تحسین
به نیکویی نسبت دادن، نیک شمردن، آفرین گفتن
فرهنگ فارسی عمید
زهگفت آفرینباد زهش شاباش نیایش سنایش آفرین گفتن نیک شمردن، نیکو کردن زیبا ساختن، تعریف تمجید آفرین، جمع تحسینات
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از ترصین
تصویر ترصین
چیرگی در شناخت
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از تحزین
تصویر تحزین
به اندوه افکندن اندوهگین کردن اندوهگین کردن کسی را
فرهنگ لغت هوشیار
ریگ افکندن، خفتن در محصب (نام جایی میانه مکه و منی) آیین های هنج (مناسک حج)
فرهنگ لغت هوشیار
تحصیل دین، جمع آوری آن، ستاندن و جمع نمودن، کسب و اکتساب، حاصل شدن
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از تحصیص
تصویر تحصیص
هویدا شدن
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از تحسین
تصویر تحسین
((تَ))
آفرین گفتن، نیکو کردن، به نیکی نسبت دادن
فرهنگ فارسی معین
تصویری از تحزین
تصویر تحزین
((تَ))
اندوهگین کردن کسی را
فرهنگ فارسی معین
تصویری از تحصیل
تصویر تحصیل
((تَ))
به دست آوردن، دانش آموختن، کسب
فرهنگ فارسی معین
تصویری از تحصیل
تصویر تحصیل
اندوختن، یاد گیری، به دست آوردن
فرهنگ واژه فارسی سره
تصویری از تحسین
تصویر تحسین
نکوداشت، آفرین گفتن، ستودن، ستایش کردن
فرهنگ واژه فارسی سره
تصویری از تحسین
تصویر تحسین
Acclaim, Praise, Admiration
دیکشنری فارسی به انگلیسی
تصویری از تحسین
تصویر تحسین
acclamation, admiration, louange
دیکشنری فارسی به فرانسوی
تصویری از تحسین
تصویر تحسین
称賛 , 賞賛
دیکشنری فارسی به ژاپنی
تصویری از تحسین
تصویر تحسین
שבח , הערצה
دیکشنری فارسی به عبری
تصویری از تحسین
تصویر تحسین
प्रशंसा , प्रशंसा
دیکشنری فارسی به هندی
تصویری از تحسین
تصویر تحسین
pujian, kekaguman
دیکشنری فارسی به اندونزیایی
تصویری از تحسین
تصویر تحسین
คำชมเชย , ความชื่นชม , คำชม
دیکشنری فارسی به تایلندی
تصویری از تحسین
تصویر تحسین
toejuiching, bewondering, lof
دیکشنری فارسی به هلندی
تصویری از تحسین
تصویر تحسین
uznanie, podziw, pochwała
دیکشنری فارسی به لهستانی
تصویری از تحسین
تصویر تحسین
aclamación, admiración, alabanza
دیکشنری فارسی به اسپانیایی
تصویری از تحسین
تصویر تحسین
acclamazione, ammirazione, lode
دیکشنری فارسی به ایتالیایی
تصویری از تحسین
تصویر تحسین
aclamação, admiração, elogio
دیکشنری فارسی به پرتغالی
تصویری از تحسین
تصویر تحسین
喝彩 , 钦佩 , 称赞
دیکشنری فارسی به چینی
تصویری از تحسین
تصویر تحسین
схвалення , захоплення , похвала
دیکشنری فارسی به اوکراینی
تصویری از تحسین
تصویر تحسین
Beifall, Bewunderung, Lob
دیکشنری فارسی به آلمانی
تصویری از تحسین
تصویر تحسین
одобрение , восхищение , похвала
دیکشنری فارسی به روسی
تصویری از تحسین
تصویر تحسین
환호 , 감탄 , 칭찬
دیکشنری فارسی به کره ای