معنی تحریکی - جستجوی لغت در جدول جو
تحریکی
تَحرِیکی
استفزازيّةً
ادامه...
اِسْتِفْزَازِيَّةً
تصویر تحریکی
دیکشنری فارسی به عربی
تحریکی
Stimulating, Stirring
ادامه...
Stimulating, Stirring
تصویر تحریکی
دیکشنری فارسی به انگلیسی
تحریکی
تَحرِیکی
stimulant
ادامه...
stimulant
تصویر تحریکی
دیکشنری فارسی به فرانسوی
تحریکی
تَحرِیکی
উত্তেজনাপূর্ণ
ادامه...
উত্তেজনাপূর্ণ
تصویر تحریکی
دیکشنری فارسی به بنگالی
تحریکی
تَحرِیکی
متحرک
ادامه...
متحرک
تصویر تحریکی
دیکشنری فارسی به اردو
تحریکی
تَحرِیکی
uyarıcı
ادامه...
uyarıcı
تصویر تحریکی
دیکشنری فارسی به ترکی استانبولی
تحریکی
تَحرِیکی
kinachochochea
ادامه...
kinachochochea
تصویر تحریکی
دیکشنری فارسی به سواحیلی
تحریکی
تَحرِیکی
estimulante
ادامه...
estimulante
تصویر تحریکی
دیکشنری فارسی به اسپانیایی
تحریکی
تَحرِیکی
anregend
ادامه...
anregend
تصویر تحریکی
دیکشنری فارسی به آلمانی
تحریکی
تَحرِیکی
стимулюючий
ادامه...
стимулюючий
تصویر تحریکی
دیکشنری فارسی به اوکراینی
تحریکی
تَحرِیکی
stymulujący
ادامه...
stymulujący
تصویر تحریکی
دیکشنری فارسی به لهستانی
تحریکی
تَحرِیکی
刺激的
ادامه...
刺激的
تصویر تحریکی
دیکشنری فارسی به چینی
تحریکی
تَحرِیکی
estimulante
ادامه...
estimulante
تصویر تحریکی
دیکشنری فارسی به پرتغالی
تحریکی
تَحرِیکی
stimolante
ادامه...
stimolante
تصویر تحریکی
دیکشنری فارسی به ایتالیایی
تحریکی
تَحرِیکی
stimulerend
ادامه...
stimulerend
تصویر تحریکی
دیکشنری فارسی به هلندی
تحریکی
تَحرِیکی
стимулирующий
ادامه...
стимулирующий
تصویر تحریکی
دیکشنری فارسی به روسی
تحریکی
تَحرِیکی
กระตุ้น
ادامه...
กระตุ้น
تصویر تحریکی
دیکشنری فارسی به تایلندی
تحریکی
تَحرِیکی
merangsang
ادامه...
merangsang
تصویر تحریکی
دیکشنری فارسی به اندونزیایی
تحریکی
تَحرِیکی
उत्तेजक
ادامه...
उत्तेजक
تصویر تحریکی
دیکشنری فارسی به هندی
تحریکی
تَحرِیکی
מעורר
ادامه...
מעורר
تصویر تحریکی
دیکشنری فارسی به عبری
تحریکی
تَحرِیکی
刺激的な
ادامه...
刺激的な
تصویر تحریکی
دیکشنری فارسی به ژاپنی
تحریکی
تَحرِیکی
자극적인
ادامه...
자극적인
تصویر تحریکی
دیکشنری فارسی به کره ای
پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما
تصویر تاریکی
تاریکی
تیرگی، سیاهی، ظلمت، جای تاریک، کنایه از پیچیدگی، کنایه از گمراهی، کنایه از ناراحتی، افسردگی
ادامه...
تیرگی، سیاهی، ظلمت، جای تاریک، کنایه از پیچیدگی، کنایه از گمراهی، کنایه از ناراحتی، افسردگی
فرهنگ فارسی عمید
تصویر تحریری
تحریری
نویسایی منسوب و مربوط به تحریر (نوشتن نگاشتن)
ادامه...
نویسایی منسوب و مربوط به تحریر (نوشتن نگاشتن)
فرهنگ لغت هوشیار
تاریکی
تیرگی سیاهی ظلمت، گرفتگی در هم فرو رفتن خطوط چهره بر اثر خشم و غم خشمگین شدن، جهل نادانی بی خبری
ادامه...
تیرگی سیاهی ظلمت، گرفتگی در هم فرو رفتن خطوط چهره بر اثر خشم و غم خشمگین شدن، جهل نادانی بی خبری
فرهنگ لغت هوشیار
تصویر تاریکی
تاریکی
تیرگی، سیاهی، گرفتگی چهره در اثر خشم یا اندوه، جهل، نادانی، بی خبری، آشفتگی
ادامه...
تیرگی، سیاهی، گرفتگی چهره در اثر خشم یا اندوه، جهل، نادانی، بی خبری، آشفتگی
فرهنگ فارسی معین
تصویر تاریکی
تاریکی
ظلمات
ادامه...
ظلمات
فرهنگ واژه فارسی سره
تصویر تاریکی
تاریکی
Bleakness, Darkness, Gloominess, Murkiness
ادامه...
Bleakness, Darkness, Gloominess, Murkiness
دیکشنری فارسی به انگلیسی
تصویر تاریکی
تاریکی
تاریکی
уныние , тьма , мрак
ادامه...
уныние , тьма , мрак
دیکشنری فارسی به روسی
تصویر تاریکی
تاریکی
تاریکی
Tristesse, Dunkelheit, Trübsinnigkeit
ادامه...
Tristesse, Dunkelheit, Trübsinnigkeit
دیکشنری فارسی به آلمانی
تصویر تاریکی
تاریکی
تاریکی
сум , темрява , похмурість
ادامه...
сум , темрява , похмурість
دیکشنری فارسی به اوکراینی
تصویر تاریکی
تاریکی
تاریکی
smutek, ciemność
ادامه...
smutek, ciemność
دیکشنری فارسی به لهستانی
تصویر تاریکی
تاریکی
تاریکی
荒凉 , 黑暗 , 阴沉
ادامه...
荒凉 , 黑暗 , 阴沉
دیکشنری فارسی به چینی
تصویر تاریکی
تاریکی
تاریکی
desolação, escuridão, melancolia
ادامه...
desolação, escuridão, melancolia
دیکشنری فارسی به پرتغالی
تصویر تاریکی
تاریکی
تاریکی
desolazione, oscurità, malinconia
ادامه...
desolazione, oscurità, malinconia
دیکشنری فارسی به ایتالیایی