جدول جو
جدول جو

معنی تحائف - جستجوی لغت در جدول جو

تحائف
(تَ ءِ)
جمع واژۀ تحفه. (آنندراج). تحفه ها و هدیه ها و ارمغانها. (ناظم الاطباء)
لغت نامه دهخدا
تحائف
جمع تحفه، ره آوردها
تصویری از تحائف
تصویر تحائف
فرهنگ لغت هوشیار

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

تصویری از تحالف
تصویر تحالف
با هم سوگند خوردن و عهد و پیمان بستن
فرهنگ فارسی عمید
(تَ)
هقعه است که یکی از منازل قمر باشد و بعضی گویند که جز هقعه است. رجوع به آثارالباقیۀ ابوریحان چ لیپزیک ص 342 و 351 و تحایی و هقعه و هنعه شود
لغت نامه دهخدا
(اِ)
با هم عهد و پیمان بستن. (منتهی الارب) (آنندراج) (ناظم الاطباء) (اقرب الموارد) (قطر المحیط)، بهم (با هم) سوگند خوردن. (زوزنی). سوگند خوردن با یکدیگر. (منتهی الارب) (از آنندراج) (ناظم الاطباء)
لغت نامه دهخدا
(تَ ءِ)
جمع واژۀ تنوفه. (منتهی الارب) (ناظم الاطباء) (اقرب الموارد). یقال: قطعوا تنوفه ذات اهوال. و ذکرته و بیننا تنائف. (اقرب الموارد) ، تنائف تنّف، اشتهای فراخ دور اطراف. (منتهی الارب) (ناظم الاطباء) (از ذیل اقرب الموارد). و رجوع به تنوفه و تنوفیه شود
لغت نامه دهخدا
(صَ ءِ)
جمع واژۀ صحیفه. (منتهی الارب) (دهار) :
یاقلم را زهره باشد که بسر
برنویسد بر صحائف زآن خبر.
(مثنوی).
، نامه ای که در آن نیکیها و بدیها نویسند:
یا خجلتی و صحائفی قد سودت
و صحائف الابرارفی اشراق.
(از اقرب الموارد)
لغت نامه دهخدا
(سَ ءِ)
جمع واژۀ سحیفه. (منتهی الارب) (آنندراج). رجوع به سحیفه شود
لغت نامه دهخدا
(ءِ)
ستمگر. جائر، مائل از راستی. ج، حافه، حیّف. (ناظم الاطباء)
لغت نامه دهخدا
تصویری از سحائف
تصویر سحائف
جمع سحیفه، پیه پهناها پیه های تهیگاه
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از تحالف
تصویر تحالف
با هم سوگند خوردن و عهد بستن
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از صحائف
تصویر صحائف
جمع صحیفه نامه ها کتابها
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از حائف
تصویر حائف
ستمگر، جائر
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از تحالف
تصویر تحالف
((تَ لُ))
با هم سوگند خوردن
فرهنگ فارسی معین