- تجصیص
- گچ اندود کردن بگچ اندودن، گچ کاری
معنی تجصیص - جستجوی لغت در جدول جو
- تجصیص
- گچ اندود کردن، گچ مالی، گچ کاری
- تجصیص ((تَ))
- گچ اندود کردن
پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما
کنارگزاری، بخش کردن
هویدا شدن
از آنی، ویژه گرداندن، ویژگی دادن -1 ویژه گردانیدن ویژه کردن خاص کردن مقابل تعمیم، اختصاص ویژگی، جمع تخصیصات
استوار کردن چیزیرا
گچ اندایی
تنگ بستن روبند، استوار کردن کار
آرش نمایی، آرش سخن را نمودن، مو شکافی آشکار کردن معنی کلام، اسناد دادن حدیث بنخستین کسی که حدیث را گفته، جمع تنصیصات
محکم کردن و استوار ساختن آن
مردن، تیز نگریستن
آشکار کردن و روشن ساختن معنی کلام، اسناد دادن حدیث به کسی که حدیث از او نقل شده است
خاص کردن، اختصاص دادن، چیزی را به چیز دیگر مخصوص داشتن، ویژه کردن
Apportionment
распределение
Aufteilung
розподіл
podział
repartição
ripartizione
distribución
répartition
verdeling
การแบ่งสรรปันส่วน
pembagian
تخصيصٌ
आवंटन
חלוקה
tahsisat