- تجانن
- خود را دیوانه وانمودن، تظاهر به دیوانگی
معنی تجانن - جستجوی لغت در جدول جو
پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما
همگنی
میل کردن
هم جنس بودن
دور شدن
هم جنس بودن، از یک جنس بودن، هم جنسی
دور شدن
خشنود کردن، راضی کردن سختک (جفت) آمیزه ای سه تایی از زگال ئیدروژن و اکسیژن که در پوست شاخه های سبز به ویژه شاخه های بلوت یافت می شود و در چرمسازی به کار می رود جفت
دیوانه بازی دیوانگی نمودن دیوانگی ورزیدن، دیوانگی
دیوانه گردیدن
ماده ای که از برخی گیاهان گرفته می شود و در طب برای معالجۀ بعضی بیماری ها و در صنعت برای رنگرزی به کار می رود، جوهر مازو