جدول جو
جدول جو

واژه‌های مرتبط با تجانب

تجانب

تجانب
دور شدن از کسی. (از اقرب الموارد) (از قطر المحیط) (منتهی الارب) (آنندراج) (ناظم الاطباء). تجنب. (زوزنی). دور شدن. (آنندراج) (فرهنگ نظام) :بعد از الحاح و تجانب، اوکتای نیز امتثال فرمان پدرو اشارت برادران و عمال را التزام واجب شمرد. (جهانگشای جوینی) ، جنب شدن. (فرهنگ نظام)
لغت نامه دهخدا

تجارب

تجارب
جمع تجربه، آزمون ها ویجستان جمع تجربه آزمایشها آزمونها
تجارب
فرهنگ لغت هوشیار