- تتویه
- هلاک گردانیدن کسی را
معنی تتویه - جستجوی لغت در جدول جو
پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما
روز هشتم ازماه دی الحجه، سیرآب کردن، تفکر در کاری
چشم بد رسانیدن به کسی
برابر کردن، مساوی کردن
خشک شدن
نیرو دادن توانا کردن نیروبخشی
گمراهاندن گمراه کردن، دفزکاندن شیر را
آب طلا دادن
بزرگ داشتن
عوض کردن هوای اطاق
آه کشیدن
مقیم گردانیدن، مردن
تاج نهادن تاج بر سر کسی نهادن
ذکر خدا کردن پیش کسی تا توبه کن
زراندود کردن، آب طلا دادن، کنایه از امری یا خبری را خلاف آنچه هست نمایاندن، باطل و غلطی را به لباس حق و درست جلوه دادن، تلبیس، تزویر
زشت کردن روی، به کسی چشم بد رسانیدن
هوا را خنک کردن، هوای جایی را عوض کردن، داخل کردن هوای تازه در جایی و خارج کردن هوای آلوده به دود یا بوهای نامطبوع با وسایل مکانیکی یا باز کردن درها و دریچه ها
مساوی کردن، برابر کردن، یکسان کردن، هم سطح کردن
بلند کردن، بزرگ داشتن، نام کسی را به نیکی بردن، ستودن
سیراب کردن، آب برای سفر برداشتن، در کاری تفکر و اندیشه کردن، روز هشتم ماه ذی حجّه که حج آغاز می شود و حجاج از مکه به عرفات می روند
زراندود کردن، دروغی را حق جلوه دادن
Ventilation
вентиляция
Lüftung
вентиляція
wentylacja
ventilação
ventilazione
ventilación