گیاهی است که بر درخت پیچد و به عربی عشقه خوانند. (برهان) (آنندراج) (ناظم الاطباء). بیاره بود که بر هر درخت که بپیچد آن را خشک کند و به تازی عشقه نامند. (فرهنگ جهانگیری) (از فرهنگ رشیدی)
گیاهی است که بر درخت پیچد و به عربی عشقه خوانند. (برهان) (آنندراج) (ناظم الاطباء). بیاره بود که بر هر درخت که بپیچد آن را خشک کند و به تازی عشقه نامند. (فرهنگ جهانگیری) (از فرهنگ رشیدی)
تاج برهادن. (تاج المصادر بیهقی) (زوزنی). افسر پوشیدن. (منتهی الارب) (از قطر المحیط) (ناظم الاطباء). تاج بر سر نهادن. (آنندراج). تاج بر سر گذاشتن. (ناظم الاطباء)
تاج برهادن. (تاج المصادر بیهقی) (زوزنی). افسر پوشیدن. (منتهی الارب) (از قطر المحیط) (ناظم الاطباء). تاج بر سر نهادن. (آنندراج). تاج بر سر گذاشتن. (ناظم الاطباء)