معنی ترویج - فرهنگ فارسی عمید
معنی ترویج
- ترویج
- رواج دادن، رونق دادن، روا کردن چیزی
تصویر ترویج
فرهنگ فارسی عمید
واژههای مرتبط با ترویج
ترویج
- ترویج
- رایج کردن. (تاج المصادر بیهقی) (زوزنی). روان کردن. (تاج المصادر بیهقی). روایی دادن چیزی را. (منتهی الارب) (ناظم الاطباء) (از آنندراج) (غیاث اللغات). رواج دادن کالا. (از اقرب الموارد) (از المنجد) ، آرایش دادن کلام و مبهم ساختن آن چنانکه حقیقت آن درک نشود. (از المنجد) ، تعجیل کردن چیزی را. (از المنجد) (از اقرب الموارد) ، دوام یافتن غبار بر سر شتر. (از اقرب الموارد)
لغت نامه دهخدا