جدول جو
جدول جو

معنی تتلید - جستجوی لغت در جدول جو

تتلید
گرد آوردن و باز داشتن
تصویری از تتلید
تصویر تتلید
فرهنگ لغت هوشیار

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

تصویری از تولید
تصویر تولید
فراوری، فرآوری، زاستن، زایوری، ساخته، فراورده
فرهنگ واژه فارسی سره
تصویری از تقلید
تصویر تقلید
پیروی، دنباله روی
فرهنگ واژه فارسی سره
تصویری از تخلید
تصویر تخلید
جاویدان کردن
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از تصلید
تصویر تصلید
فرازفتیدن: زفت گشتن بسیار (زفت ممسک بخیل)
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از تقلید
تصویر تقلید
متابعت و اقتدا و پیروی کسی بی دریافت حقیقت آن
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از تولید
تصویر تولید
پرورش کردن، زائیده گردانیدن، پدید آوردن چیزی از چیزی، پروردن
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از تتلیص
تصویر تتلیص
هموار کردن نرم کردن
فرهنگ لغت هوشیار
جمع کردن مال و باز داشتن آنرا از دیگری و بمعنای پر کردن و لبریز نمودن
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از تجلید
تصویر تجلید
پوست باز کردن اشتر جلد کردن جلد کردن
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از تبلید
تصویر تبلید
در نیافتن، زفتیدن زفتی کردن، خود را بر زمین زدن، نباریدن ابر
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از تقلید
تصویر تقلید
از روی کار دیگری کاری انجام دادن، در فقه در امور شرعی و عبادات از مجتهدی پیروی کردن، گردن بند به گردن انداختن، کاری به عهدۀ کسی انداختن
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از تخلید
تصویر تخلید
جاوید کردن، جاودانه کردن، پاینده ساختن
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از تولید
تصویر تولید
چیزی را از چیز دیگر به وجود آوردن، زایاندن، در علم اقتصاد حاصل کردن چیزی از طریق زراعت یا صناعت، در علم اقتصاد مقدار کالای تهیه شده
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از تخلید
تصویر تخلید
((تَ))
جاودانه کردن
فرهنگ فارسی معین
تصویری از تجلید
تصویر تجلید
جلد کردن (کتاب و مانند آن)، پوست کندن یا پوست پوشانیدن بر چیزی
فرهنگ فارسی معین
تصویری از تقلید
تصویر تقلید
((تَ))
گردن بند به گردن انداختن، پیروی کردن، کار به عهده کسی گذاشتن
فرهنگ فارسی معین
تصویری از تولید
تصویر تولید
((تُ))
پدید آوردن، زادن، زایش، ایجاد
فرهنگ فارسی معین
تصویری از تجلید
تصویر تجلید
جلد کردن کتاب
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از تقلید
تصویر تقلید
Imitation, Impersonation
دیکشنری فارسی به انگلیسی
تصویری از تولید
تصویر تولید
Production
دیکشنری فارسی به انگلیسی
производство
دیکشنری فارسی به روسی
имитация , подражание
دیکشنری فارسی به روسی
імітація , наслідування
دیکشنری فارسی به اوکراینی
виробництво
دیکشنری فارسی به اوکراینی
imitacja, podszywanie się
دیکشنری فارسی به لهستانی
imitação, personificação
دیکشنری فارسی به پرتغالی
imitazione, personificazione
دیکشنری فارسی به ایتالیایی