جدول جو
جدول جو

معنی تبؤط - جستجوی لغت در جدول جو

تبؤط
(اِعْ)
از ’ب ٔط’، بر پهلو خفتن، شب کردن بفراخی عیش، اعراض کردن. (از اقرب الموارد) (از قطر المحیط) (از منتهی الارب) (ناظم الاطباء) : تبأط عنه، اعراض نمود از وی. (ناظم الاطباء)
لغت نامه دهخدا

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

(اِ)
تبؤط. رجوع به تبؤط شود
لغت نامه دهخدا
(اِعْ)
در پی راه و نشان قدم شدن. (منتهی الارب). صاحب تاج العروس آرد: تبأنت الطریق و الاثر. جوهری و صاحب اللسان نیاورده اند. و این به معنی تأبن است یعنی پی روی و جستجو کردن و مقلوب تأبن باشد. (از تاج العروس ج 9ص 134). در پی راه و نشان قدم شدن. (ناظم الاطباء)
لغت نامه دهخدا