- تبری
- بیزاری، دوری کردن
معنی تبری - جستجوی لغت در جدول جو
- تبری
- طبری، از مردم طبرستان، طبرستانی، مازندرانی
- تبری ((تَ بَ رّ))
- دوری کردن، بیزاری جستن، تبرا
پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما
شادباش، شاباش، خجسته، فرخنده
بیزار کردن
مبارکباد گفتن، مبارکباد شاد باش هما یونخواهی، فروختن اشتر شتر فروشی شاد باش گفتن خجستگی خواستن، شاد باش تهنیت، جمع تبریکات
آراستگی، زیور بافت
سر را تراشیدن
نرم کردن زمین
پیدا و آشکار کردن چیزی، بیرون آوردن، و نام شهری است درآذربایجان
سرد کردن، خنک گردانیدن
فروتنی
فروتنی نمودن
برج بنا نهادن
مبارک باد گفتن، شادباش گفتن
سرد و خنک کردن چیزی یا جایی، به ویژه دمای بدن
Congratulation, Felicitation
поздравление
Glückwunsch
привітання , вітання
gratulacje
felicitação
congratulazioni, felicitazione
felicitación
félicitations, félicitation
felicitatie
การแสดงความยินดี , การแสดงความยินดี
ucapan selamat
تهنئةٌ , تبريكٌ
בָּרוּךְ , ברכות