فراغت. (از اقرب الموارد) (از قطر المحیط) : جاء یتبحلس، ای فارغاً لا شی ٔ معه. (از اقرب الموارد) (قطر المحیط) ، آمد در حالی که فارغ بود. (منتهی الارب) (ناظم الاطباء)
فراغت. (از اقرب الموارد) (از قطر المحیط) : جاء یتبحلس، ای فارغاً لا شی ٔ معه. (از اقرب الموارد) (قطر المحیط) ، آمد در حالی که فارغ بود. (منتهی الارب) (ناظم الاطباء)
ناگاه رسیدن کسی از جایی بی هیچ چیز. (اقرب الموارد) (قطرالمحیط) (منتهی الارب) (آنندراج). ناگاه رفتن کسی ازجایی بدون آنکه با او چیزی باشد. (ناظم الاطباء).
ناگاه رسیدن کسی از جایی بی هیچ چیز. (اقرب الموارد) (قطرالمحیط) (منتهی الارب) (آنندراج). ناگاه رفتن کسی ازجایی بدون آنکه با او چیزی باشد. (ناظم الاطباء).