تباهل (اِ) یکدیگر را لعنت کردن. (از قطر المحیط) (از منتهی الارب) (آنندراج). تبهﱡل. (منتهی الارب). مباهله کردن. (منتهی الارب) (ناظم الاطباء) ادامه... یکدیگر را لعنت کردن. (از قطر المحیط) (از منتهی الارب) (آنندراج). تَبَهﱡل. (منتهی الارب). مباهله کردن. (منتهی الارب) (ناظم الاطباء) لغت نامه دهخدا