جدول جو
جدول جو

معنی تبارشناسی - جستجوی لغت در جدول جو

تبارشناسی
شجره شناسی، علم الانساب، علم انساب
فرهنگ واژه مترادف متضاد

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

تصویری از کارشناسی
تصویر کارشناسی
آشنایی و آگاهی به کارها و امور، بررسی موضوع یا امری به وسیلۀ کارشناسان مثلاً این موضوع باید کارشناسی شود، دورۀ تحصیلات چهارسالۀ دانشگاهی، لیسانس
فرهنگ فارسی عمید
(شِ)
یکی از پنج مرحله ای که حافظۀ آدمی درباره یادآوری چیزی انجام میدهد و آن عبارت است از تشخیص این نکته که ’امر به خاطره آمده’ تعلق به گذشته دارد و نه ادراک فعلی است و نه خیال واهی. این بازشناسی به سه وجه صورت میگیرد: عملی، حسی، عقلی. بازشناسی عملی عبارتست از آگاهی شخص به مصرف اشیاء، بازشناسی حسی در صورتی است که شخص در برابر امری حس کند که سابقاً هم ادراکش کرده است و بازشناسی عقلی هنگامی است که نفسانیات مختلفی که محیط بر تذکارند، به اندازۀ کافی صراحت پیدا کنند و در نتیجۀ آن صراحت، شخص حالت فعلی ذهن خود را قطعاً منسوب به گذشته بداندو آن را با ادراکات فعلی و خیالات واهی فرق بگذارد. (از کتاب علم النفس یا روانشناسی دکتر سیاسی ص 136) ، رها کردن. واگذاشتن. ترک کردن: نه حد بود آن را که نوشتکین بازگذاشت و نه اندازه از اصناف نعمت. (تاریخ بیهقی چ ادیب ص 534). صواب آن شناخت که جمهور اتباع خویش را فراهم آورد و از جیحون بگذشت و مقر و مسکن خویش بازگذاشت. (ترجمه تاریخ یمینی ص 159). طغان طاقت مقاومت او نداشت و ناچار آن ناحیه بازگذاشت و در کنف اهتمام و حمایت ناصرالدین گریخت و ازاو مدد خواست تا ولایت خویش از دست خصم بیرون آرد و خدمتها پذیرفت. (ترجمه تاریخ یمینی ص 111). شهر را بازگذاشت و بجانبی متواری بنشست. (ترجمه تاریخ یمینی ص 187).
چونکه ناگفته بازنگذارید
گویم ار زآنکه باورم دارید.
نظامی.
گر خود همه عالم بگشایی تو به تیغ
چه سود که بازمیگذاری بدریغ.
سعدی.
، ریختن. افکندن. انداختن: و بومسلم را زهرداده بودند چنانکه موی و پوست بازگذاشت. (مجمل التواریخ و القصص).
- بازگذاشتن تب، تخفیف یافتن. رها کردن. قطع شدن تب: مطبقه، تبی که بازنگذارد. (بحر الجواهر)
لغت نامه دهخدا
(بَ شَ شِ)
علم الانسان. شناسایی به حال مردم. مردم شناسی
لغت نامه دهخدا
(شِ)
معرفت و شناسائی کار. (ناظم الاطباء). خبرگی. خبرویت
لغت نامه دهخدا
تصویری از کارشناسی
تصویر کارشناسی
شناسایی کار، خبرگی، دوره تحصیلات چهارساله دانشگاهی
فرهنگ فارسی معین
تصویری از کارشناسی
تصویر کارشناسی
لیسانس، مهندسی
فرهنگ واژه فارسی سره