- تاگاج
بمعنی یکتا گاه و یک بار باشد، (جهانگیری) :
زهی دولت که من دارم که دیدم
چو تو ممدوح مکرم را بتاگاج،
سوزنی (از جهانگیری)،
مؤلف انجمن آرا آرد: در جهانگیری نوشته تاگاج، یک تا گاه و بیکبار باشد و این بیت حکیم سوزنی را شاهد آورده ... وخطا کرده، ناگاج بمعنی ناگاه است ’نون’ را ’تا’ گمان کرده و جیم و ها با یکدیگر بدل شوند، رجوع به آنندراج شود، مؤلف فرهنگ رشیدی نویسد: ... و جهانگیری ... سهو کرده و تصحیف خوانده ...، و صحیح به نون است، در فرهنگ جهانگیری بمعنی یکتا گاه و یک بار، (لسان العجم ج 1 ص 274) :
بی فکرت و مدّاحی صدر تو همه عمر
حاشا که زنم یک مژه را بر مژه ناگاج،
سوزنی (از انجمن آرا)،
رجوع به ناگاج و گاج و گاه شود
زهی دولت که من دارم که دیدم
چو تو ممدوح مکرم را بتاگاج،
سوزنی (از جهانگیری)،
مؤلف انجمن آرا آرد: در جهانگیری نوشته تاگاج، یک تا گاه و بیکبار باشد و این بیت حکیم سوزنی را شاهد آورده ... وخطا کرده، ناگاج بمعنی ناگاه است ’نون’ را ’تا’ گمان کرده و جیم و ها با یکدیگر بدل شوند، رجوع به آنندراج شود، مؤلف فرهنگ رشیدی نویسد: ... و جهانگیری ... سهو کرده و تصحیف خوانده ...، و صحیح به نون است، در فرهنگ جهانگیری بمعنی یکتا گاه و یک بار، (لسان العجم ج 1 ص 274) :
بی فکرت و مدّاحی صدر تو همه عمر
حاشا که زنم یک مژه را بر مژه ناگاج،
سوزنی (از انجمن آرا)،
رجوع به ناگاج و گاج و گاه شود
