جدول جو
جدول جو

معنی تانگودار - جستجوی لغت در جدول جو

تانگودار
تلفظ ارمنی تکودار است، رجوع به ’احمد تکودار’ و کتاب ’از سعدی تا جامی’ ادوارد برون ترجمه حکمت ص 29 حاشیۀ 1 شود
لغت نامه دهخدا

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

(فَ / فِ گَ نَنْ دَ / دِ)
بانگ کنان، فریادکنان، ریسمانی را گویند که در ایام عید نوروز ازجای بلند یا شاخ درختی آویزند و زنان و دختران بر آن نشسته در هوا آیند و روند، (برهان قاطع)، تاب بازی کودکان، تاب، دوداءه، ارجوحه، مرجوحه، بازپیچ، (منتهی الارب) : دوّدالغلام بر بانوج نشسته و بر هوا رفت و آمد نمود، تدوید، بر بانوج نشستن و بر هوا رفت و آمدنمودن، زحلوقه، بانوج چوبین که آن را بر جایی بلند نهند و کودکان بر دو طرف آن نشینند، (منتهی الارب)
لغت نامه دهخدا
(اَ هَْ وا)
آنکه تفنگ برمیدارد و نگهبان تفنگ. (ناظم الاطباء). تفنگ چی. (یادداشت بخط مرحوم دهخدا) ، دسته ای از نظامیان بعهد قاجاریه. (یادداشت ایضاً).
- تفنگداران دریایی، یکی از رسته های سپاه انگلستان.
- تفنگدارباشی، از مناصب قشون در دورۀ قاجاریه.
- تفنگدارخانه، اسلحه خانه. جایی که تفنگهای قشون در آن نگهداری میشد
لغت نامه دهخدا
(پَ دَ تَ / تِ)
دارندۀ زانو، ذوالرکبه، (بال ...) در علم الحیاه (بیولوژی) ازانواع بالهای حیوانات بال دار است، رجوع به کتاب وراثت در بیولوژی تألیف دکتر عزت اﷲ خبیری ص 124 شود
لغت نامه دهخدا
(اَ رَ)
تابدار، رجوع به تابدار شود
لغت نامه دهخدا
تصویری از تفنگدار
تصویر تفنگدار
تفنگچی، مسلح
فرهنگ واژه فارسی سره
ژاندرام، تفنگ دار
فرهنگ گویش مازندرانی