گیاهی است به هند که آن را میجوند، (المنجد)، تامول، (برهان) (آنندراج) (انجمن آرا) (فرهنگ جهانگیری)، تنبول، (فرهنگ نظام)، هو خمرالهند یمازج العقل قلیلاً، (منتهی الارب)، تامبول، تنبل، تنبول، تال، رجوع به تامول و دزی ج 1 ص 140 و مفردات ابن البیطار شود، رنگ سرخی که از خوردن مرکب برگ پان و فوفل و آهک در لب و دندان بهم رسد و این ترکیب را پان نیز گویند، (ناظم الاطباء)
گیاهی است به هند که آن را میجوند، (المنجد)، تامول، (برهان) (آنندراج) (انجمن آرا) (فرهنگ جهانگیری)، تنبول، (فرهنگ نظام)، هو خمرالهند یمازج العقل قلیلاً، (منتهی الارب)، تامبول، تَنبُل، تنبول، تال، رجوع به تامول و دزی ج 1 ص 140 و مفردات ابن البیطار شود، رنگ سرخی که از خوردن مرکب برگ پان و فوفل و آهک در لب و دندان بهم رسد و این ترکیب را پان نیز گویند، (ناظم الاطباء)
زفر باشد، (لغت فرس اسدی چ عباس اقبال ص 330)، پیرامون و اطراف دهان را گویند، (برهان) (آنندراج) (انجمن آرا) (از فرهنگ جهانگیری) (از فرهنگ رشیدی) (ناظم الاطباء)، و آن را نورسر گویند، (فرهنگ جهانگیری)، پوز، (فرهنگ رشیدی) : من پیرم و فالج شده ام اینک بنگر تانولم کژبینی و کفته شده دندان، عسجدی، ... چنانکه در فرهنگ گفته، نوشته شد، سامانی گفته که مرکب است از تا بمعنی ادات انتها و غایت و نول بمعنی منقار و بطریق مجاز آنچه از انسان بمنزلۀ منقار باشد، تصنع و تکلف این ظاهر است، و ظاهراً این کلمه مرکب است از تان و تول چه تان بمعنی دهن و تول بمعنی کج و خمیده است، (آنندراج) (انجمن آرا) (ازفرهنگ رشیدی)، کج دهان، (ناظم الاطباء)، این شعر عسجدی غلط خوانده شد، تانول مرکب است از تا بمعنی کی و حتی، و نول، و نول بمعنی دهان و زفر و منقار آمده است چنانکه در کلمه کفچه نول، کلمه نول دیده میشود و نیز مولوی می گوید: هرچه جز عشق است شد مأکول عشق هر دو عالم دانه ای در نول عشق، (مثنوی چ نیکلسون دفتر پنجم ص 174)، رجوع بحاشیۀ برهان قاطع چ معین و ’نول’ در همین لغت نامه شود
زَفَر باشد، (لغت فرس اسدی چ عباس اقبال ص 330)، پیرامون و اطراف دهان را گویند، (برهان) (آنندراج) (انجمن آرا) (از فرهنگ جهانگیری) (از فرهنگ رشیدی) (ناظم الاطباء)، و آن را نورسر گویند، (فرهنگ جهانگیری)، پوز، (فرهنگ رشیدی) : من پیرم و فالج شده ام اینک بنگر تانولم کژبینی و کفته شده دندان، عسجدی، ... چنانکه در فرهنگ گفته، نوشته شد، سامانی گفته که مرکب است از تا بمعنی ادات انتها و غایت و نول بمعنی منقار و بطریق مجاز آنچه از انسان بمنزلۀ منقار باشد، تصنع و تکلف این ظاهر است، و ظاهراً این کلمه مرکب است از تان و تول چه تان بمعنی دهن و تول بمعنی کج و خمیده است، (آنندراج) (انجمن آرا) (ازفرهنگ رشیدی)، کج دهان، (ناظم الاطباء)، این شعر عسجدی غلط خوانده شد، تانول مرکب است از تا بمعنی کی و حتی، و نول، و نول بمعنی دهان و زفر و منقار آمده است چنانکه در کلمه کفچه نول، کلمه نول دیده میشود و نیز مولوی می گوید: هرچه جز عشق است شد مأکول عشق هر دو عالم دانه ای در نول عشق، (مثنوی چ نیکلسون دفتر پنجم ص 174)، رجوع بحاشیۀ برهان قاطع چ معین و ’نول’ در همین لغت نامه شود
درختچه ای از تیره بیدهااز دسته فلفلها که گیاه بومی هند و مالزی و فیلیپین است و در هندوچین و ماداگاسکار و افریقای شرقی نیزمی رویدبرگ خشک شده این گیاه طعمی معطر دارد و از آن ماده ای بنام بتل استخراج کنند. این ماده مستخرج دارای اثر فایض و اشتهاآور و ضد کرم است. در اثر جویدن برگ تملول ترشحات بزاق زیاد میگردد و اشتها را تحریک میکند و ضمنا رنگ بزاق نیز قرمز میشود شاه حسینی بتل غاجی پان
درختچه ای از تیره بیدهااز دسته فلفلها که گیاه بومی هند و مالزی و فیلیپین است و در هندوچین و ماداگاسکار و افریقای شرقی نیزمی رویدبرگ خشک شده این گیاه طعمی معطر دارد و از آن ماده ای بنام بتل استخراج کنند. این ماده مستخرج دارای اثر فایض و اشتهاآور و ضد کرم است. در اثر جویدن برگ تملول ترشحات بزاق زیاد میگردد و اشتها را تحریک میکند و ضمنا رنگ بزاق نیز قرمز میشود شاه حسینی بتل غاجی پان