جدول جو
جدول جو

معنی تالس - جستجوی لغت در جدول جو

تالس
(لِ)
شهرکی است بر لب رود فرات نهاده (از جزیره) و به حدود شام پیوسته. (حدود العالم)
لغت نامه دهخدا
تالس
(لِ)
ملطی. ثالس. از حکمای ’مکتب ایونی’ از قدیمترین و معروفترین دانشمندان هفتگانه است که در حدود 640ق. م. در ملیطه متولد شد. وی در هندسه و نجوم دستی داشته و کسوف سال 585 قبل از میلاد را پیش بینی کرد و آب را مادهالمواد میدانست. خاصیت کهربا را دریافت و گمان می کرد که قدرت جذب کهربا بر اثر وجود روح در آن شی ٔ است و ارتفاع هرم را از روی اندازه گیری سایه بدست آورد و در هندسه هم کشفیاتی دارد و در حدود سال 548 قبل از میلاد درگذشت. رجوع به ثالس و ثالیس و تالیس و طالس شود
لغت نامه دهخدا
تالس
دردمندی
تصویری از تالس
تصویر تالس
فرهنگ لغت هوشیار

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

تصویری از تالی
تصویر تالی
آنکه بعد بیاید، ازپی آینده، تابع، پیرو، تلاوت کننده، در علم منطق جزء مؤخر جملۀ شرطیه
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از تالک
تصویر تالک
طلق، جسم معدنی سفید شفاف و قابل تورق، تلک
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از تاله
تصویر تاله
خدا را پرستش کردن، خداپرستی، پارسایی
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از تالف
تصویر تالف
الفت یافتن، دوست شدن، دمساز شدن، دلجویی
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از تاکس
تصویر تاکس
قیمت ثابت که از طرف دولت برای چیزی معین شود، نرخ
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از تالم
تصویر تالم
دردمند شدن، آزرده شدن، دردناک شدن، دردمندی
فرهنگ فارسی عمید
(سَ)
مأخوذ از یونانی. حرف السطوح. حشیشهالسلطان. خردل فارسی. خرفق. خرفه. تخم سپندان. رجوع به دزی ج 1 ص 139 و 272 ذیل کلمه ’حرف’ و رجوع به تالسفیس شود
لغت نامه دهخدا
تصویری از تالب
تصویر تالب
گرد آمدن بر کسی
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از تانس
تصویر تانس
انس گرفتن، خو گرفتن خو گیری رامش انس گرفتن خوی گرفتن مقابل توحش
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از تایس
تصویر تایس
خوار گشتن
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از تارس
تصویر تارس
مرد با سپر سپر دار
فرهنگ لغت هوشیار
خوی و عادت و خلق پدر گرفتن فرانسوی شرابه (جواهرات سلطنتی ایران) : منگوله
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از تابس
تصویر تابس
دیگرگون شدن، نرم شدن
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از تاعس
تصویر تاعس
هلاک شونده، دور شونده
فرهنگ لغت هوشیار
فرانسوی نهاده بها نرخ انگلیسی ساو (مالیات) قیمت نرخ نرخ ثابت هر چیز
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از تجالس
تصویر تجالس
همنشین شدن
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از تالد
تصویر تالد
مال کهنه و قدیمی موروثی
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از تالف
تصویر تالف
دل بدست آوردن، دوست شدن تلف شونده، تباه، نابود
فرهنگ لغت هوشیار
دردناک شدن دردیافت ویدا درد یافتن اندوهگین شدن دردمندی نمودن، اندوهناکی اندوهگنی، جمع تالمات
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از تاله
تصویر تاله
پارسائی، خداپرستی بیخود، سرگشته
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از تالی
تصویر تالی
پیرو، تابع
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از تکلس
تصویر تکلس
مانند آهک شدن
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از تقلس
تصویر تقلس
کلاهپوشی
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از تطلس
تصویر تطلس
تباهش نوشته
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از تدلس
تصویر تدلس
پنهان شدن و پوشیده داشتن
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از تخلس
تصویر تخلس
اختلاس، ربودن
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از تحلس
تصویر تحلس
ماندن، رسیدن
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از تخالس
تصویر تخالس
از هم ربودن
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از جالس
تصویر جالس
تشیننده، نشاننده نشیننده نشسته، جالسین جلاس
فرهنگ لغت هوشیار
درخشیدن، زینت دادن درخشیدن درخش زدن، بلند کردن سر، آمادن برای بدی، دامن بر چیدن برای دشمنی
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از اتلس
تصویر اتلس
آتلانتیک
فرهنگ واژه فارسی سره
تصویری از تالم
تصویر تالم
دردناک، اندوه
فرهنگ واژه فارسی سره