- تافتون
- نانی که بر دیواره تنور پخته شود
معنی تافتون - جستجوی لغت در جدول جو
- تافتون
- نوعی نان ضخیم که در تنور می پزند
پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما
نانی که بر دیواره تنور پخته شود
برگردانیدن و پیچیدن
تاب دادن، پیچیدن، کنایه از نافرمانی کردن
تابیدن، افکنده شدن پرتو نور بر کسی یا چیزی، شعله ور کردن، برافروختن، گداختن و سرخ کردن آهن در آتش، تفتن
تحمل کردن
تابیدن، افکنده شدن پرتو نور بر کسی یا چیزی، شعله ور کردن، برافروختن، گداختن و سرخ کردن آهن در آتش، تفتن
تحمل کردن
برافروختن، روشن شدن، گرم گردیدن
گیاه خار داری است از تیره مرکبان که شبیه کنگراست. توضیح در بعضی کتب تافروت را مرادف با کنگر و انواع آن دانسته اند
تابیدگی
از تابع پایناکان، یاردیدگان آنان که یاران پیامبر اسلام را دیده اند جمع تابع. تابعان، آنانکه اصحاب رسول صلی الله علیه و آله را دیده باشند
عجله کردن، شتاب کردن
شتاب کردن، عجله کردن، شتابیدن، تند رفتن
صد و نهمین سورۀ قرآن کریم، مکی، دارای ۹ آیه، جحد، عباده
ورتیون وسیله نقلیه رو باز که بااسب کشیده شود درشکه
دروندان بیدینان ناگروایان پوشانندگان، جمع کافر در حالت رفعی (در فارسی مراعات این قاعده نکنند)
بر می گردانند دروغ می گویند
درشکه
تکۀ کوچکی از پارچه، پنبه یا اسفنج که برای جلوگیری از خون ریزی یا جذب ترشحات، داخل حفره های بدن فرو می کنند
(دخترانه)
فرهنگ نامهای ایرانی
خانم، کدبانو، لقب زنان اشرافی، لقب همسر خاقان چین که انوشیروان دختر او را به همسری برگزید، به صورت پسوند همراه بعضی نامها می آید و نام جدید می سازد مانند نرگس خاتون
بافندگی، نسج کردن جامه و مانند آن، پارچه درست کردن
حمله، حمله کردن
کشف کردن، منال، کشف
چوبدستی که ماموران بکمر میبندند
کوته بالا زن لاتینی تازی گشته گورخرس
شیره خشخاش، تریاک
مار، گنده پیر زن پیرزال، سخن پوشیده پرخیده، سختی، آغاز جوانی نونهالی
از بالا بپایین پرت شدن بزمین خوردن سقوط کردن، از پا در آمدن ساقط شدن سقط شدن
در حال افتادن، یا افتان و خیزان راه رفتن، آهسته و بحالت افتادن و برخاستن راه رفتن
افزاری است دارای پنجه ای چوبین (سه شاخه یا چهار شاخه) و دسته ای بلند که بوسیله آن غله کوفته را باد دهند و دانه را از کاه جدا سازند انگشته هسته
عزیمت، حیله، مکر، نیرنگ