- تازندگان
- حمله کنندگان، دوندگان
معنی تازندگان - جستجوی لغت در جدول جو
پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما
ساکنان، اهالی
نام دسته ای از جانوران است که حشرات الارض نیز مینامند مانند، مار و سوسمار و جزآن
جانورانی مهره دار و خون سرد، با پوستی فلس دار و دست و پای کوتاه یا بدون دست و پا که هنگام حرکت شکمشان بر روی زمین کشیده می شود مانند تمساح، سوسمار، مار و لاک پشت
((خَ زَ دَ))
فرهنگ فارسی معین
جمع خزنده، در اصطلاح حیوان شناسی به جانورانی که به دلیل کوتاهی دست و پا شکمشان روی زمین کشیده می شود گفته می شود. بعضی هم دست و پا ندارند
احیاء
آنکه حیات دارد و زندگی میکند جاندار حی مقابل مرده میت، کسی که پرتو معرفت و عشق بر دل وی میتابد، دانا
جمع تازه (بیشتر از جنبش این تازگان نوسفران و کهن آوارگان) (نظامی)