- تابعین
- یار دیدگان آنان که یاران پیامبر را دیده اند جمع تابع. تابعان، آنانکه اصحاب رسول صلی الله علیه و آله را دیده باشند
معنی تابعین - جستجوی لغت در جدول جو
- تابعین ((بِ))
- جمع تابع، تابعان، آنان که اصحاب رسول را دیده باشند
- تابعین
- تابع ها، پیروها، پیروی کننده ها، دنبال کننده ها، مطیع ها، تابعی ها، کنایه از تحت تاثیرها، جمع واژۀ تابع
پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما
جمع متتابع در حالت نصبی و جری (در فارسی مراعات این قاعده نکنند)
تاراسی، یاردیده زنی که یار پیامبر را دیده مونث تابعی زنی که صحابه رسول صلی الله علیه و آله را درک کرده باشد
تاراسندگان جمع تابعی
پیروی و اطاعت کردن
از تابع پایناکان، یاردیدگان آنان که یاران پیامبر اسلام را دیده اند جمع تابع. تابعان، آنانکه اصحاب رسول صلی الله علیه و آله را دیده باشند
تابع بودن، پیروی کردن
اخلاقی که در مردم ترکیب یافته باشد از خوردن و نوشیدن و غیر آن که دفعش ممکن نباشد سرشت، مهرزن، چاپ کننده طبع کننده چاپچی، جمع طابعین
Citizenship, Nationality
гражданство , национальность
Staatsangehörigkeit
громадянство , національність
obywatelstwo, narodowość
公民身份 , 国籍
cidadania, nacionalidade
cittadinanza, nazionalità
ciudadanía, nacionalidad
citoyenneté, nationalité
burgerschap, nationaliteit
สัญชาติ , สัญชาติ
kewarganegaraan
جناسةٌ , جنسيّةٌ
नागरिकता , नागरिकता
אזרחות
市民権 , 国籍
시민권 , 국적
vatandaşlık, milliyet
নাগরিকত্ব , নাগরিকত্ব
شہریت , شہریت
عیب کردن فرمانبردار، زیر دست
تاراسی، آن که یار پیامبر دیده یاردیده منسوب به تابع آنکه اصحاب رسول صلی الله علیه و آله را دیده