جدول جو
جدول جو

معنی تابعی - جستجوی لغت در جدول جو

تابعی
تاراسی، آن که یار پیامبر دیده یاردیده منسوب به تابع آنکه اصحاب رسول صلی الله علیه و آله را دیده
فرهنگ لغت هوشیار
تابعی
هر یک از مسلمانانی که صحابی را دیده و از آنان پیروی کرده باشد
تصویری از تابعی
تصویر تابعی
فرهنگ فارسی عمید
تابعی
((بِ یّ))
منسوب به تابع، آن که اصحاب رسول (ص) را دیده
تصویری از تابعی
تصویر تابعی
فرهنگ فارسی معین

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

تاراسی، یاردیده زنی که یار پیامبر را دیده مونث تابعی زنی که صحابه رسول صلی الله علیه و آله را درک کرده باشد
فرهنگ لغت هوشیار
یار دیدگان آنان که یاران پیامبر را دیده اند جمع تابع. تابعان، آنانکه اصحاب رسول صلی الله علیه و آله را دیده باشند
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از تابعیت
تصویر تابعیت
پیروی و اطاعت کردن
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از تابعیت
تصویر تابعیت
تابع بودن، پیروی کردن
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از تابعین
تصویر تابعین
((بِ))
جمع تابع، تابعان، آنان که اصحاب رسول را دیده باشند
فرهنگ فارسی معین
تصویری از تابعیت
تصویر تابعیت
((بِ یَّ))
پیروی کردن، اطاعت کردن، از افراد یک کشور و دولت بودن
فرهنگ فارسی معین
تصویری از تابعین
تصویر تابعین
تابع ها، پیروها، پیروی کننده ها، دنبال کننده ها، مطیع ها، تابعی ها، کنایه از تحت تاثیرها، جمع واژۀ تابع
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از تابعیت
تصویر تابعیت
Citizenship, Nationality
دیکشنری فارسی به انگلیسی
гражданство , национальность
دیکشنری فارسی به روسی
громадянство , національність
دیکشنری فارسی به اوکراینی
obywatelstwo, narodowość
دیکشنری فارسی به لهستانی
公民身份 , 国籍
دیکشنری فارسی به چینی
cidadania, nacionalidade
دیکشنری فارسی به پرتغالی
cittadinanza, nazionalità
دیکشنری فارسی به ایتالیایی
ciudadanía, nacionalidad
دیکشنری فارسی به اسپانیایی
citoyenneté, nationalité
دیکشنری فارسی به فرانسوی
burgerschap, nationaliteit
دیکشنری فارسی به هلندی
สัญชาติ , สัญชาติ
دیکشنری فارسی به تایلندی
جناسةٌ , جنسيّةٌ
دیکشنری فارسی به عربی
नागरिकता , नागरिकता
دیکشنری فارسی به هندی
নাগরিকত্ব , নাগরিকত্ব
دیکشنری فارسی به بنگالی
شہریت , شہریت
دیکشنری فارسی به اردو
تصویری از تابگی
تصویر تابگی
منسوب به تابه یا نان تابگی. نان ساجی
فرهنگ لغت هوشیار
پیرو، همزاد پری یار مونث تابع، جنی که عاشق انسان و همراه او باشد، (منتهی الارب) و درفارسی جن و پری و فرشته همراه انسان. (ورچ دو صد تابعه فریشته داری نیز پری باز و هرچ جنی و شیطان) (رودکی)
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از تابعه
تصویر تابعه
((بِ عِ))
به باور قدما جن یا پری که همزاد انسان باشد
فرهنگ فارسی معین