جدول جو
جدول جو

معنی تاباسکو - جستجوی لغت در جدول جو

تاباسکو(کُ)
بترکی تاباسقو یکی از جماهیر جنوب غربی مکزیک از طرف شمال به خلیج مکزیک، از سوی مشرق به جمهوری کامیش و حکومت گواتمالا، از جانب جنوب به جمهوری شیاپاس و از سمت مغرب به جمهوری ورا کروز محدود میباشد، مساحتش 25500 هزار گز مربع است. هوایش سنگین ومرداب های بسیار دارد، قوه رویاندن خاکش متوسط است. کاکائو و پنبۀ آن بسیار خوب است. (قاموس الاعلام)
بترکی تاباسقو. قصبۀ مرکزی جمهوریی موسوم بهمین اسم در کشور مکزیک، در ساحل خلیج مکزیک واقع بر مصب نهری مسمی بهمین نام در 400 هزارگزی جنوب شرقی ورا کروزواقع و تجارت پر جنب و جوشی دارد. (قاموس الاعلام)
لغت نامه دهخدا

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

تصویری از تاباک
تصویر تاباک
تب، تپش، اضطراب، بی قراری، تپاک، تاپاک
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از تنباکو
تصویر تنباکو
توتون، قسمی از توتون که در سر قلیان می ریزند و تدخین می کنند
فرهنگ فارسی عمید
خواندمیر آرد: درویشی مجذوب بود و از وی کرامات و خوارق عادت ظهور مینمود در سنۀ 782 هجری قمری که صاحبقران مغفور (تیمور) به عزیمت فتح خراسان از آب آمویه عبور فرمود در قصبۀ اندخود با وی ملاقات کرد. درویش از سر جذبه سینۀگوشت بطرف امیر تیمور گورکان انداخت. صاحبقران باین معنی تفأل نموده گفت خدای تعالی سینۀ روی زمین راکه خراسان است بما ارزانی داشت و همچنان شد، و وفات باباسنکو در اندخود روی نمود و قبرش همان جاست. (حبیب السیر چ خیام ج 3 ص 543) (از سعدی تا جامی ص 208) (رجال حبیب السیر ص 63) (تاریخ عصر حافظ ج 1 ص 401)
لغت نامه دهخدا
(کُ)
مرکز بخشی است در ایالت بوش دو رن فرانسه که در 17هزارگزی آرل در ساحل یسار رود رن واقع است و 8885 تن سکنه دارد. تجارت صابون و روغن زیتون و پنیر. کارخانه های کلاه سازی و کفش دوزی و فرشبافی و کالباس سازی دارد. دو پل زیبا بر روی رن دارد که یکی از آنها معلق و دیگری سنگی است. کلیسای سنت مارت متعلق بقرن دوازدهم میلادی که به سبک رومن بوده در سال های 1376 و 1449 میلادی بسبک گوتیک تجدید بنا شد. رجوع به قاموس الاعلام ترکی ذیل ’تاراسقون’ شود
لغت نامه دهخدا
جزیره ای است در شمال تونس با 800 تن سکنه
لغت نامه دهخدا
حمید، برادر براق حاجب قتلغخان مؤسس حکومت قره ختائیان کرمان است و سومین حکمران سلسلۀ مزبور هم سلطان قطب الدین محمد پسر تابنکو بوده و این سلاله در دورۀ فترت مغول تشکیل شد، (قاموس الاعلام ترکی)
لغت نامه دهخدا
(گُ)
یکی از جزایر آنتیل کوچک متعلق به انگلیس با 23000 تن سکنه جزو نواحی ثلاثه. مؤلف قاموس الاعلام ترکی گوید: نام یکی از جزایر آنتیل کوچک که جزو مستعمرات انگلیس میباشد و در 25 هزارگزی شمال شرقی جزایر ترینیته است طولش به 50 و عرضش به 19 هزار گز بالغ است بخش اعظم سکنه زنگیانند مرکز آن قصبه اسکابوروگ می باشد، قوه رویاندن خاکش زیاد و محصولاتش عبارتست از: تنباکو، نیشکر، موز، آناناس، جوزهندی و نظایر اینها. تنباکو را نخستین بار بسال 1560 میلادی در این جزیره کشف کرده اند، لذا در اکثر زبانها بهمین نام نامیده شده است. تجارت عمده آنجا قند و مشروب است کریستف کلمب این جزیره را بسال 1498 میلادی کشف کرد. ابتدا در دست هلندیها و بعد بدست انگلیس ها و سپس به دست فرانسویها و بالاخره باز بدست انگلیس ها افتاد
لغت نامه دهخدا
(تَمْ)
برگ معروف، در مآثر رحیمی آورده که تنباکو از طرف فرنگ به دکن آمد و از آنجا در هند از عهد اکبر شاه رواج یافت.... (از آنندراج). ظاهراً قسمی از ماهی زهرج جبلی که قلومس نامند بوده باشد. چه در ماهیت به قسم سیم او شبیه و در سمیت نسبت بماهی به او مشابه و قسم سیم قلومس را تعریف کرده اند که برگش مثل برگ کرنب واز آن درازتر و با اندک رطوبت چسبنده و ساقش زیاده بر ذرعی... و تخمش در غلافی مایل به سیاهی است... (ازتحفۀ حکیم مؤمن). گیاهی از طایفۀ سلانه و از نباتات بومی آمریکا که برگهای آن را خشک نموده و سپس لوله کرده و یا بریده و یا خرد نموده بوضعهای مختلف می کشند و این گیاه که بومی جزیره کوچکی از امریکا می باشد موسوم به تاباگو در سال 968 هجری قمری تخمش را ازاین مملکت به فرنگستان آورده زراعت کردند و محتوی مادۀ سمی خطرناکی است موسوم به نیکوتین و در بدن انسان دارای آثاری است که کاملاً مقابلی می کند آثار چای و قهوه را. و کشیدن برگ تنباکو سزاوار نیست... و در بیشتر ممالک متمدن خرید و فروش تنباکو انحصار دارد وزراعت آن نیز در تحت مراقبت دولت می باشد... (ناظم الاطباء). به فرانسه تاباک و به اسپانیایی تاباکو واصل آن از جزیره تاباگو، یکی از جزایر آنتیل کوچک است. که برگ آن را بصورتها مختلف برای تدخین یا انفیه و یا جویدن، آماده سازند. این گیاه که از نوع گیاهان سولانسه است ارتفاع آن تا به دو متر و طول برگ آن تا 70 سانتیمتر و عرض آن تا 60 سانتیمتر می رسد و بوسیلۀ اسپانیولها وارد اروپا شد و ژان نیکو سفیرکاترین دو مدیسی آن را در فرانسه رواج داد و امروز تقریباً در کشورهای دنیا آن را کشت کنند و مهمترین مراکز کشت این گیاه در کوبا، جاوه و سوماترا و ایالات متحدۀ امریکای شمالی و بالکان، آسیای صغیر... است برگ این گیاه دارای آلکولوئید خطرناکی بنام نیکوتین است که از زهرهای کشنده است. (از لاروس). بلفظ کشیدن مستعمل اهل زبان و لفظ نوشیدن محض خطاست. (غیاث اللغات) (از آنندراج). بسر قلیان کردی کنایه از، مهیا کردن حقه برای کشیدن تنباکو است. (از آنندراج) :
و آن یکی پهلو زند کاینک به سر قلیان ناز
کرده ام تنباکوی لطفی که از من نگذری.
فوقی یزدی (از آنندراج).
در زبان فارسی کلمه تنباکو به نوع خاصی از این گیاه اطلاق شود که آن را منحصراً باقلیان کشند و انواع دیگر آن را توتون سیگار و توتون چپق و... نامند. رجوع به توتون و قلیان و گیاه شناسی گل گلاب و درمانشناسی دکتر عطائی ج 1 ص 429 و مادۀ بعد شود
لغت نامه دهخدا
تپیدن و اضطراب و بیقراری و تب داشتن و مصدر آن تپیدن و بطاء معرب است، (آنندراج ذیل تاپاک) :
از غم و غصه دل دشمنت باد
گاه در تاباک و گاهی در سنخج،
منصور منطقی،
رجوع به تاپاک در همین لغت نامه شود
لغت نامه دهخدا
گیاهی از گونه های توتون از تیره بادنجانیان که یکساله است و بارتفاع 2 مترمیرسد و پوشیده از کرکهای چسبنده و کوتاه و دارای بویی نامطبوع است و آن از نباتات بومی از امریکاست که برگهای آنرا خشک و سپس لوله کنند و یا بریده خرد سازند و بطرق مختلف میشکند، قسمی توتون که آنرا در سر غلیان ریزند و کشند
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از تمباکو
تصویر تمباکو
پارسی است تنباکو تنباکو
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از تاباک
تصویر تاباک
تپیدن و اضطراب و بیقراری و تب داشتن
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از تنباکو
تصویر تنباکو
((تَ))
گیاهی است یک ساله، بومی قاره امریکا که به وسیله اسپانیایی ها به اروپا برده شده. از گونه توتون است که برگ آن را خشک کرده و به وسیله دود کردن، استعمال می شود، دارای ماده سمی نیکوتین است
فرهنگ فارسی معین
تصویری از تاباک
تصویر تاباک
تپیدن و اضطراب و بی قراری، تب داشتن
فرهنگ فارسی معین