- تئین
- شبه قلیایی که از چای استخراج کنند
معنی تئین - جستجوی لغت در جدول جو
- تئین
- الکلوئید موجود در برگ چای که خاصیت آن مانند کافئین است
پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما
منفرد، مفرد
رسم روش ادب، معمول متداول مرسوم، شیوه آهنگ، صفت کردار مانند: بهشت آیین جنت آیین، اندازه حد عدد شمار، قاعده قانون نظم، سامان اسباب، طبیعت نهاد فطرت، آذین شهر آرای جشن، زیب زینت، فر شکوه، شرع شریعت کیش: آیین اسلام، تشریفات اتیکت یا به آیین. چنانکه مرسوم است طبق معمول، چنانکه باید چنانکه ضروری است، زیبا جمیل. یا بر آیین. مثل مانند
پیوسیدن (انتظار کشیدن) چشمداشت
علامت صفت تفضیلی که در آخر بعضی کلمات در میاید
دین داشتن، متدین شدن
آلایش به گل
زینت یافتن
آراسته شدن
بزرگی و دارائی پیدا کردن
دلاور و بهادر و توانا
زیرین
نرمی کردن، چاپلوسی کردن
قرین و همتا و حریف و همزاد اژدها که ماری بزرگ است اژدها که ماری بزرگ است اژدها که ماری بزرگ است
بجای آوردن، پیدا کردن
ماهی، مار بزرگ، اژدها
تنین فلک: در علم نجوم، از صورت های فلکی نیمکرۀ شمالی به شکل اژدها که قسمتی از آن بین دب اکبر و دب اصغر قرار دارد، اژدهای فلک، کهکشان
تنین فلک: در علم نجوم، از صورت های فلکی نیمکرۀ شمالی به شکل اژدها که قسمتی از آن بین دب اکبر و دب اصغر قرار دارد، اژدهای فلک، کهکشان
آراسته شدن، زینت یافتن
زیرین، فرودین
امیر، دلاور، بهادر، امرایی که به حکمرانی ولایتی منصوب می شدند، تگین
بنده، غلام
امیر، دلاور، بهادر، امرایی که به حکمرانی ولایتی منصوب می شدند، تگین
بنده، غلام
به چشم دیدن چیزی و به یقین پیوستن، لازم و محقق شدن امری یا چیزی، بزرگی و دارایی پیدا کردن، جاه، مقام و بزرگی داشتن
دین داشتن، دین دار شدن، متدین شدن، دین داری
امیر، دلاور، بهادر، امرایی که به حکمرانی ولایتی منصوب می شدند، بنده، غلام
جمع ماه، سدها، سد چمراسه ها
علامت صفت عالی که در آخر بعضی کلمات درمی آید و برتری و رجحان کسی یا چیزی را بر کسان یا چیزهای دیگر می رساند مثلاً بهترین، خوب ترین، داناترین
Ornamentation
украшение