جدول جو
جدول جو

معنی تئز - جستجوی لغت در جدول جو

تئز
(تَ ءِ)
خر استوارخلقت. (منتهی الارب) (از تاج العروس) (از قطر المحیط) (ناظم الاطباء)
لغت نامه دهخدا

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

تصویری از تیز
تصویر تیز
مقابل کند، هر چیزی که نوک یا لبۀ آن بسیار نازک و برنده باشد، مثل شمشیر، کارد، چاقو، سوزن و مانند آن،
برنده، کنایه از تند، شتابان، کنایه از چست، چالاک، هر چیزی که طعم آن تند باشد و زبان را بسوزاند، دارای بوی تند،
کنایه از شدید مثلاً آتش تیز، کشیده، دراز مثلاً بینی نوک تیز، کنایه از حساس مثلاً چشمان تیز، گوش های تیز،
کنایه از زیر، نازک و بلند مثلاً صدای تیز، باد صداداری که از مقعد خارج می شود، ضرطه
تیز شدن: برنده شدن لبۀ تیغ یا نوک چیزی که کند شده است، کنایه از برانگیخته شدن، کنایه از خشمگین شدن
تیز کردن: برنده ساختن لبۀ تیغ یا نوک چیزی که کند شده است، کنایه از برانگیختن، کنایه از خشمگین ساختن
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از توز
تصویر توز
خواهنده، پسوند متصل به واژه به معنای جوینده مثلاً کینه توز
پوست سفت و نازک درخت ارژن که به کمان و زین اسب می پیچیده اند، توژ برای مثال در کمان سپید توز نهاد / بر سیاه اژدها کمین بگشاد (نظامی۴ - ۵۷۴)
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از تاز
تصویر تاز
پسوند متصل به واژه به معنای تازنده مثلاً اسب تاز، پیشتاز
مخنث
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از تئق
تصویر تئق
بد خو
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از ترز
تصویر ترز
خشک و سخت گردیدن، گرسنگی
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از تغز
تصویر تغز
تاغ
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از توز
تصویر توز
تاخت و تاراج و غارت و یغما
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از تاز
تصویر تاز
تاختن، تازنده
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از تیز
تصویر تیز
بران، برنده، قاطع غلبه نمودن هم میاید
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از تیز
تصویر تیز
برنده، هر چیز که مزه آن تند باشد و زبان را بسوزاند، مانند فلفل، هوشیار، مراقب، سریع، فوری
فرهنگ فارسی معین
تصویری از تیز
تصویر تیز
باد صداداری که از مقعد خارج شود
فرهنگ فارسی معین
تصویری از تیز
تصویر تیز
تندخو، بدخو، زرد، بی رنگ
فرهنگ فارسی معین
تصویری از تاز
تصویر تاز
در ترکیب معنای «تازنده» می دهد، پیشتاز، اسب تاز
فرهنگ فارسی معین
تصویری از تیز
تصویر تیز
Sharp, Snappy, Trenchant
دیکشنری فارسی به انگلیسی
تصویری از تیز
تصویر تیز
aigu, vif, tranchant
دیکشنری فارسی به فرانسوی
تصویری از تیز
تصویر تیز
tajam, cepat
دیکشنری فارسی به اندونزیایی
تصویری از تیز
تصویر تیز
তীক্ষ্ণ , দ্রুত , তীক্ষ্ণ
دیکشنری فارسی به بنگالی
تصویری از تیز
تصویر تیز
kali, haraka
دیکشنری فارسی به سواحیلی
تصویری از تیز
تصویر تیز
keskin, hızlı
دیکشنری فارسی به ترکی استانبولی
تصویری از تیز
تصویر تیز
날카로운 , 빠른
دیکشنری فارسی به کره ای
تصویری از تیز
تصویر تیز
鋭い , 速い
دیکشنری فارسی به ژاپنی
تصویری از تیز
تصویر تیز
חָד , מהיר , חד
دیکشنری فارسی به عبری
تصویری از تیز
تصویر تیز
तेज , तेज़ , तीव्र
دیکشنری فارسی به هندی
تصویری از تیز
تصویر تیز
гострий , швидкий
دیکشنری فارسی به اوکراینی
تصویری از تیز
تصویر تیز
คม , รวดเร็ว
دیکشنری فارسی به تایلندی
تصویری از تیز
تصویر تیز
scherp, snel
دیکشنری فارسی به هلندی
تصویری از تیز
تصویر تیز
agudo, vivaz, incisivo
دیکشنری فارسی به اسپانیایی
تصویری از تیز
تصویر تیز
affilato, veloce
دیکشنری فارسی به ایتالیایی
تصویری از تیز
تصویر تیز
afiado, ágil, incisivo
دیکشنری فارسی به پرتغالی
تصویری از تیز
تصویر تیز
锋利的 , 敏捷的
دیکشنری فارسی به چینی
تصویری از تیز
تصویر تیز
ostry, szybki
دیکشنری فارسی به لهستانی
تصویری از تیز
تصویر تیز
scharf
دیکشنری فارسی به آلمانی
تصویری از تیز
تصویر تیز
острый , быстрый
دیکشنری فارسی به روسی
تصویری از تیز
تصویر تیز
تیز , تیز
دیکشنری فارسی به اردو