- بیچیزی
- افلاس درویشی فقر
معنی بیچیزی - جستجوی لغت در جدول جو
پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما
مفلس درویش فقیر
بی مانندی بی همتایی
بیعقلی ابلهی
لاابالیگری لاقیدی
حالت و عمل بیریش
بی کیشی لامذهبی مقابل دینداری
گدا، مسکین، درویش
خانه شطرنجی، نقش خانه های چهار گوش
ناچیز بودن، کوچکی، بی ارجی، بی قدری
کوچکی و خردی، فقر، بینوائی
مایو دو تکه
پارچه شطرنجی، پارچه ای که طرح آن مانند صفحه شطرنج باشد
بینوا، مفلس، تهیدست
ویژگی پارچه ای که بر آن نقش خانه های چهارگوش باشد، پارچۀ شطرنجی
بیرزد بارزد