منسوب است به شهر بیل و گمانم که از قراء ری و یا آنکه محلی در ری باشد. از جمله عبدالله بن الحسن بن ایوب بیلی رازی زاهد متوفی 330 هجری قمری که محدث جلیل القدری بوده است بدین شهر نسبت دارد. (از انساب سمعانی). رجوع به بیل شود
منسوب است به شهر بیل و گمانم که از قراء ری و یا آنکه محلی در ری باشد. از جمله عبدالله بن الحسن بن ایوب بیلی رازی زاهد متوفی 330 هجری قمری که محدث جلیل القدری بوده است بدین شهر نسبت دارد. (از انساب سمعانی). رجوع به بیل شود
هرلد والتر. مستشرق انگلیسی (متولد 1899). از 1936 میلادی استاد زبان سانسکریت در دانشگاه کمبریج است. در زبان ختنی تخصص دارد و در مدرسه تتبعات شرقی لندن زبانهای ایرانی تدریس میکند. از آثارش مسائل زردشتی (1943 میلادی) ، متون ختنی (اول) (1945 میلادی) ، متون بودائی ختنی (1941 میلادی) ، و مطالعات هندوسکائی، متن های ختنی دوم (1953 میلادی) و سوم (1956 میلادی) است. (از دائره المعارف فارسی)
هَرلد والتر. مستشرق انگلیسی (متولد 1899). از 1936 میلادی استاد زبان سانسکریت در دانشگاه کمبریج است. در زبان ختنی تخصص دارد و در مدرسه تتبعات شرقی لندن زبانهای ایرانی تدریس میکند. از آثارش مسائل زردشتی (1943 میلادی) ، متون ختنی (اول) (1945 میلادی) ، متون بودائی ختنی (1941 میلادی) ، و مطالعات هندوسکائی، متن های ختنی دوم (1953 میلادی) و سوم (1956 میلادی) است. (از دائره المعارف فارسی)
یکی از دعاه اسماعیلیه و او به بغداد بود و همال ابن نفیس ابوعبدالله و در امر ریاست رقیب یکدیگر بودند و پس از ابوعبدالله نیز چندین سال بزیست. (الفهرست ابن الندیم)
یکی از دعاه اسماعیلیه و او به بغداد بود و همال ابن نفیس ابوعبدالله و در امر ریاست رقیب یکدیگر بودند و پس از ابوعبدالله نیز چندین سال بزیست. (الفهرست ابن الندیم)
جان دو. (1249- 1315 میلادی) سومین پسر بیلیل (بارون) ، در 1292- 1296 میلادی پادشاه اسکاتلند بود. وی پس از مرگ مارگریت دوشیزۀ نروژ (1290 میلادی) مدعی سلطنت شد... و تاجگذاری نمود. در 1299 میلادی در فرانسه گوشه گزید. (از دائره المعارف فارسی) ادوارد دو. (1363 میلادی) شاه اسکاتلند پسر شاه جان د بیلیل. در 1332 میلادی به کمک ادوارد سوم به اسکاتلند تاخت و طرفداران دیوید دوم رامغلوب نمود. پس از بازگشت دیوید از فرانسه (1341 میلادی) ، هیچگاه قدرتی نیافت. (از دائره المعارف فارسی) جان دو. بارون انگلیسی (1269 میلادی). مؤسس کالج بیلیل در آکسفرد، نایب السلطنۀ الکساندرسوم در اسکاتلند بود ولی بعنوان خیانت برکنار شد
جان دو. (1249- 1315 میلادی) سومین پسر بیلیل (بارون) ، در 1292- 1296 میلادی پادشاه اسکاتلند بود. وی پس از مرگ مارگریت دوشیزۀ نروژ (1290 میلادی) مدعی سلطنت شد... و تاجگذاری نمود. در 1299 میلادی در فرانسه گوشه گزید. (از دائره المعارف فارسی) ادوارد دو. (1363 میلادی) شاه اسکاتلند پسر شاه جان دُ بیلیل. در 1332 میلادی به کمک ادوارد سوم به اسکاتلند تاخت و طرفداران دیوید دوم رامغلوب نمود. پس از بازگشت دیوید از فرانسه (1341 میلادی) ، هیچگاه قدرتی نیافت. (از دائره المعارف فارسی) جان دو. بارون انگلیسی (1269 میلادی). مؤسس کالج بیلیل در آکسفرد، نایب السلطنۀ الکساندرسوم در اسکاتلند بود ولی بعنوان خیانت برکنار شد
منسوب به راس البغل یهودی. یا در هم بغلی. در هم ایرانی منسوب به راس البغل. -1 هر چیز که بتوان در زیر بغل جای داد از: دفتر و کتاب و غیره، هر چیز خرد و کوچک، بطری کوچک (مشروب)، بیماریی است شتران را که ران را بشکم مالند، شیشه کوچک پهن که در آن آب لیمو و جز آن کنند، نوعی از جرس، زنگ کر و کم صدا، مقدار غله ای که در زیر یک بغل جا میگیرد و بعنوان قسمتی از حق نجاری و حق آهنگری به نجار و آهنگر ده و قریه میرسد. در سال 8 -1327 ه ش. (1949 م) این مقدار به خرمن 5 من تبریز گندم و 5 من تبریز جو مصالحه شد، فندی در کشتی گیری یکی از فنون کشتی -10 (اصطلاح هندوستان) قرآن کوچکی که بسفر در بغل دارند
منسوب به راس البغل یهودی. یا در هم بغلی. در هم ایرانی منسوب به راس البغل. -1 هر چیز که بتوان در زیر بغل جای داد از: دفتر و کتاب و غیره، هر چیز خرد و کوچک، بطری کوچک (مشروب)، بیماریی است شتران را که ران را بشکم مالند، شیشه کوچک پهن که در آن آب لیمو و جز آن کنند، نوعی از جرس، زنگ کر و کم صدا، مقدار غله ای که در زیر یک بغل جا میگیرد و بعنوان قسمتی از حق نجاری و حق آهنگری به نجار و آهنگر ده و قریه میرسد. در سال 8 -1327 ه ش. (1949 م) این مقدار به خرمن 5 من تبریز گندم و 5 من تبریز جو مصالحه شد، فندی در کشتی گیری یکی از فنون کشتی -10 (اصطلاح هندوستان) قرآن کوچکی که بسفر در بغل دارند
این واژه راعمید در پیوند باحلال تازی دانسته محمد معین آن را در فرهنگ فارسی خود نیاورده واژه نامه های تازی به گفته فراهم آورنده غیاث هیچ یک این واژه رانیاورده اند و به درستی نیز نشان داده است که این واژه همان بهل پارسی برابربا} رها کن و بگذر {است بهل
این واژه راعمید در پیوند باحلال تازی دانسته محمد معین آن را در فرهنگ فارسی خود نیاورده واژه نامه های تازی به گفته فراهم آورنده غیاث هیچ یک این واژه رانیاورده اند و به درستی نیز نشان داده است که این واژه همان بهل پارسی برابربا} رها کن و بگذر {است بهل