جدول جو
جدول جو

معنی بیضتین - جستجوی لغت در جدول جو

بیضتین
بیضه ها، تخمها، مرکزها، جمع واژۀ بیضه
تصویری از بیضتین
تصویر بیضتین
فرهنگ فارسی عمید
بیضتین(بَضَ تَ)
تثنیۀ بیضه (در حالت نصبی و جری). دو خایه. دو تخم. (یادداشت مؤلف). رجوع به بیضه شود، خصیتین. انثیین. تخمگان. هر دو خایه. دو خایۀ مرد. دو گند. حسکلتان. (یادداشت مؤلف)
لغت نامه دهخدا
بیضتین
خایه ها دو خایه تخمگان دوخایه خصیتین
تصویری از بیضتین
تصویر بیضتین
فرهنگ لغت هوشیار

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

تصویری از بیستون
تصویر بیستون
(پسرانه)
محل عبادت خدا، خانه یا کاخی که درآن ستون نباشد، محل و کوهی سنگی نزدیک کرمانشاه که فرهاد برای رساندن جوی شیر تا قصر شیرین مأمور به تراشیدن آن شد. (نگارش کردی: بستون)
فرهنگ نامهای ایرانی
تصویری از بیستان
تصویر بیستان
(دخترانه)
جالیز (نگارش کردی: بستان)
فرهنگ نامهای ایرانی
تصویری از بیشترین
تصویر بیشترین
افزون ترین، زیادترین
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از باشتین
تصویر باشتین
میوه، بار درخت، برای مثال پیش گرفته سبد باشتین / هر یک همچو در تیم حکیم (منجیک - شاعران بی دیوان - ۲۴۴)
فرهنگ فارسی عمید
دستگاهی مخصوص اعدام در فرانسه به شکل چهارچوب که با رها کردن تیغۀ سنگین و برنده در جهت عمودی، سر محکوم را قطع می کرد، دستگاهی که کاغذ، ورق آهن و مانند آن ها را به همین شکل برش می دهد
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از بساتین
تصویر بساتین
بستان ها، گلستان ها، گلزارها، باغ ها، جمع واژۀ بستان
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از بی دین
تصویر بی دین
آنکه دین ندارد، لامذهب
فرهنگ فارسی عمید
(بَ ضَ / بی ضَ)
محلی است میان شام و مکه در راه طریف. (از معجم البلدان)
لغت نامه دهخدا
(بَ ضَ)
تثنیۀ بیضه (در حالت رفعی). رجوع به بیضه شود
لغت نامه دهخدا
منسوب به بیست، (ناظم الاطباء)
لغت نامه دهخدا
تصویری از گیوتین
تصویر گیوتین
آلتی جهت بریدن سر
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از ژیوتین
تصویر ژیوتین
فرانسوی ژیوی اشکوب زبرین دونی میانی زبانزد زمین شناسی
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از باشتین
تصویر باشتین
میوه ای که از درخت بر آید بی آنکه گل کند و بهار دهد
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از بیشترین
تصویر بیشترین
زیادترین
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از بیستمین
تصویر بیستمین
آنکه یا آنچه در مرتبه بیستم باشد
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از بیستون
تصویر بیستون
بدون پایه
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از بساتین
تصویر بساتین
باغها، بستانها
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از باشتین
تصویر باشتین
میوه، میوه درخت
فرهنگ فارسی معین
تصویری از بساتین
تصویر بساتین
((بَ))
جمع بستان، بوستان ها
فرهنگ فارسی معین
تصویری از بیستمین
تصویر بیستمین
((تُ))
منسوب به بیستم، آن که یا آن چه در مرتبه بیست باشد
فرهنگ فارسی معین
((لَ))
آلتی برای قطع کردن سر مجرمان که در سال 1792 میلادی در فرانسه به کار افتاد
فرهنگ فارسی معین
تصویری از بیشترین
تصویر بیشترین
Uttermost
دیکشنری فارسی به انگلیسی
تصویری از بیشترین
تصویر بیشترین
extrême
دیکشنری فارسی به فرانسوی
تصویری از بیشترین
تصویر بیشترین
крайний
دیکشنری فارسی به روسی
تصویری از بیشترین
تصویر بیشترین
äußerster
دیکشنری فارسی به آلمانی
تصویری از بیشترین
تصویر بیشترین
найвищий
دیکشنری فارسی به اوکراینی
تصویری از بیشترین
تصویر بیشترین
najwyższy
دیکشنری فارسی به لهستانی
تصویری از بیشترین
تصویر بیشترین
极限的
دیکشنری فارسی به چینی
تصویری از بیشترین
تصویر بیشترین
máximo
دیکشنری فارسی به پرتغالی
تصویری از بیشترین
تصویر بیشترین
estremo
دیکشنری فارسی به ایتالیایی
تصویری از بیشترین
تصویر بیشترین
máximo
دیکشنری فارسی به اسپانیایی
تصویری از بیشترین
تصویر بیشترین
uiterste
دیکشنری فارسی به هلندی