- بیره
- گمراه ضال
معنی بیره - جستجوی لغت در جدول جو
پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما
ضلالت، گمراهی
رسم الخط، فونت، خط
تخته بند، نواری که روی عضو استخوان شکسته می بندند
دهل کوس طبل نقاره، خانه ای که در آن پلیدیها ریزند
نوعی دهل یا طبل، کنایه از صدای تبیره، برای مثال تبیره برآمد ز درگاه شاه / رده برکشیدند بر بارگاه (فردوسی - ۳/۱۸)
((جَ رَ یا رِ))
فرهنگ فارسی معین
تخته های باریک و نوارهایی که شکسته بند بدان ها محلی از بدن را که استخوانش شکسته می بندد، تخته بند، جمع جبائر
نوعی وضو یا غسل که در آن هرگاه عضوی از بدن زخمی شده و روی آن را بسته باشند و باز کردن آن هنگام وضو یا غسل زیان و صدمه داشته باشد می توان به همان حالت که هست وضو گرفت یا غسل کرد، به طوری که آب به آن نرسد، در پزشکی تخته های نازک و نوارهایی که شکسته بند روی عضوی که استخوانش شکسته باشد می بندد، آتل
سهمیه، فیض، سهم، فایده، نفع
موضوع، مورد
واحد بعر یک پشکل
نو دمیده از گیاه یک دانه غوره خرما
آفریدگان، آفریده، خلق
بینایی، زیرکی، خون دوشیزگی، سپر و زره، گواه -6 آور (یقین)، پنبه
زمین خوب خاک سرخ، اندک شیر پارسی تازی شده بس ره از شهرها گل نیشابوری سنگ سپید
ظاهر پوست آدمی، روی پوست بدن انسان
نو باوه، زودرس نو بر
گاو نر یا ماده، گاو
میکده و میخانه
کاهیده بی بی چه ترکی بانو چه دلدار
زن شوهر مرده
دلیل و حجت
ضمانت مخصوصی است از جان و مال که شخص ماهانه مبلغی به شرکت بیمه پرداخت می کند و در صورت اصابت به مال و جان شرکت مبلغ معینی پرداخت می نماید، اطمینان
منشور پادشاهان، قباله خانه و باغ و مانند آن. پیکانی که مانند بیل سازند، پاروی کشتیبانان
بیوقت بیموقع، دیروقت، اول شب شبانگاه
بوته
آنکه یا آنچه سر ندارد، بی اساس بی اصل، پرنده ایست شکاری از نوع باشه شبیه به پیغو بیسره
ویژه
فرش گستردنی
بی آزرم بیشرم پر رو بی چشم و رو، کیسه کیسه پول
خارج مقابل درون اندرون داخل، ظاهر چیزی روی چیزی مقابل درون باطن