جدول جو
جدول جو

معنی بیخلوش - جستجوی لغت در جدول جو

بیخلوش
ریم آهن، (ناظم الاطباء)
لغت نامه دهخدا

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

تصویری از بی توش
تصویر بی توش
(دخترانه)
همیشه سایه (نگارش کردی: ب توش)
فرهنگ نامهای ایرانی
تصویری از بیدموش
تصویر بیدموش
بیدمشک، درختی شبیه درخت بید با پوست صاف و برجستگی های تیز در زیر آن، از شکوفه های معطر آن که همین بیدمشک نام دارد عرقی بنام شربت عرق بیدمشک تهیه میشود که ملیّن و مقوی قلب و معده است، مشک بید، پله، بهرامج، گربکو، گربه بید، بهرامه
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از بی هوش
تصویر بی هوش
کندذهن، کندفهم، در پزشکی کسی که در اثر داروی بیهوشی یا علت دیگر هوش و حواسش از کار افتاده باشد و احساس درد نکند
فرهنگ فارسی عمید
پیلگوش، سوسن منقش، سوسن آسمانگون، نام گلی است که بر کنارۀ آن نقطه های سیاه باشد، و رجوع به پیلگوش شود
لغت نامه دهخدا
بیدمشک، شاه بید، بهرامه، مشک بید، بید طبری، و رجوع به ترکیبات بالا و بید مشک شود، یکی از هفده گونۀ بید که گربه بید نیز خوانندش، (شرفنامه منیری)، بمعنی بید مشک است و آنرا گربه بید نیز گویند، (انجمن آرا) (آنندراج) (از برهان)
لغت نامه دهخدا
(وَ)
صاحب ریشه قوی. بیخ آور. (یادداشت بخط مؤلف). ریشه دار. که بیخ محکم و فراوان دارد. رجوع به بیخ آور شود
لغت نامه دهخدا
حشیشهالسعال، فیخیون، (یادداشت بخط مؤلف)
لغت نامه دهخدا
مقلوب پیلغوش و پیلغوش نیز مبدل پیلگوش (است که بجهت پهنی برگ آنرا بگوش پیل تشبیه کرده اند. (آنندراج). گلی است از جنس سوسن و آنرا سوسن آسمانگون خوانندو بر کنارهای آن خالهای سیاه و چینهای کوچک افتاده است. (برهان). لوف الصغیر. لوف. (انجمن آرا). گلی است از جنس سوسن آزاد که آنرا آسمان گون سوسن خوانند و بر کنارۀ او نقط سیاه باشد و رخنۀ کوچکی. (نسخه ای از لغت نامۀ اسدی) ، خانه مورچه. (ناظم الاطباء) ، دهان و گوش. (ناظم الاطباء)
لغت نامه دهخدا
تصویری از بیخویش
تصویر بیخویش
بیخود بیهوش
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از پیغلوش
تصویر پیغلوش
پیلگوش
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از بی هوش
تصویر بی هوش
کندذهن، کندفهم، آن که طبیعتاً یا با داروی بیهوشی، حواس خود را از دست داده باشد و درد را احساس نکند
فرهنگ فارسی معین
تصویری از بی هوش
تصویر بی هوش
بی حواس
فرهنگ واژه فارسی سره
تصویری از بی هوش
تصویر بی هوش
غير واعي
دیکشنری فارسی به عربی
تصویری از بی هوش
تصویر بی هوش
Unconscious, Unintelligent
دیکشنری فارسی به انگلیسی
تصویری از بی هوش
تصویر بی هوش
inconscient, peu intelligent
دیکشنری فارسی به فرانسوی
تصویری از بی هوش
تصویر بی هوش
意識不明 , あまり賢くない
دیکشنری فارسی به ژاپنی
تصویری از بی هوش
تصویر بی هوش
بے ہوش
دیکشنری فارسی به اردو
تصویری از بی هوش
تصویر بی هوش
অচেতন , বোকা
دیکشنری فارسی به بنگالی
تصویری از بی هوش
تصویر بی هوش
asiyejua, asiye na akili
دیکشنری فارسی به سواحیلی
تصویری از بی هوش
تصویر بی هوش
bilincsiz, zeki olmayan
دیکشنری فارسی به ترکی استانبولی
تصویری از بی هوش
تصویر بی هوش
의식 없는 , 덜 똑똑한
دیکشنری فارسی به کره ای
تصویری از بی هوش
تصویر بی هوش
без сознания , неумный
دیکشنری فارسی به روسی
تصویری از بی هوش
تصویر بی هوش
bewusstlos, unintelligent
دیکشنری فارسی به آلمانی
تصویری از بی هوش
تصویر بی هوش
बेहोश , मूर्ख
دیکشنری فارسی به هندی
تصویری از بی هوش
تصویر بی هوش
tidak sadar, tidak cerdas
دیکشنری فارسی به اندونزیایی
تصویری از بی هوش
تصویر بی هوش
หมดสติ , ไม่ฉลาด
دیکشنری فارسی به تایلندی
تصویری از بی هوش
تصویر بی هوش
buiten bewustzijn, onintelligent
دیکشنری فارسی به هلندی
تصویری از بی هوش
تصویر بی هوش
inconsciente, poco inteligente
دیکشنری فارسی به اسپانیایی
تصویری از بی هوش
تصویر بی هوش
incosciente, poco intelligente
دیکشنری فارسی به ایتالیایی
تصویری از بی هوش
تصویر بی هوش
inconsciente, pouco inteligente
دیکشنری فارسی به پرتغالی
تصویری از بی هوش
تصویر بی هوش
昏迷的 , 不聪明的
دیکشنری فارسی به چینی
تصویری از بی هوش
تصویر بی هوش
nieprzytomny, mało inteligentny
دیکشنری فارسی به لهستانی
تصویری از بی هوش
تصویر بی هوش
безсвідомий , неінтелектуальний
دیکشنری فارسی به اوکراینی
تصویری از بی هوش
تصویر بی هوش
חסר הכרה , לא חכם
دیکشنری فارسی به عبری