جدول جو
جدول جو

معنی بکوشتن - جستجوی لغت در جدول جو

بکوشتن
کشتن، خاموش کردن
فرهنگ گویش مازندرانی

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

تصویری از باوشین
تصویر باوشین
(دخترانه)
پنکه، بادبزن (نگارش کردی: باوهشن)
فرهنگ نامهای ایرانی
تصویری از بروشان
تصویر بروشان
گروندگان، مؤمنان
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از برگشتن
تصویر برگشتن
برگردیدن، واپس آمدن، بازآمدن
واژگون شدن، سرنگون شدن
فرهنگ فارسی عمید
(گُ رَ / رِ شُ دَ)
کاشتن. رجوع به کاشتن شود
لغت نامه دهخدا
(گُ ذَ تَ)
کشتن. بکاشتن:
که هرکس که تخم جفا را بکشت
نه خوش روز بیند نه خرم بهشت.
فردوسی.
و رجوع به کشتن و کاشتن شود
لغت نامه دهخدا
تصویری از بکسستن
تصویر بکسستن
شکسته شده و گسستن
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از برکاشتن
تصویر برکاشتن
پشت کردن، برگرداندن
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از برگشتن
تصویر برگشتن
برگردیدن
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از بهاشتن
تصویر بهاشتن
زاری کردن، گریه کردن
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از بنکشتن
تصویر بنکشتن
بلعیدن، ناجاویده فرو بردن
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از بنگشتن
تصویر بنگشتن
بلعیدن، ناجاویده فرو بردن
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از آغوشتن
تصویر آغوشتن
در آغوش گرفتن
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از برگشتن
تصویر برگشتن
((~. گَ تَ))
رجعت کردن، منصرف شدن، تغییر یافتن، واژگون شدن
فرهنگ فارسی معین
تصویری از برگشتن
تصویر برگشتن
Recoil, Revert, Undo
دیکشنری فارسی به انگلیسی
از روی چیزی رد شدن، سوختن، به ناگهان از جای پریدن
فرهنگ گویش مازندرانی
کاشتن
فرهنگ گویش مازندرانی
ضربه ی ناگهانی وارد ساختن
فرهنگ گویش مازندرانی
کشتن، خاموش کردن
فرهنگ گویش مازندرانی
خشکیدن، لک دار شدن، لک زدن
فرهنگ گویش مازندرانی
خاریدن
فرهنگ گویش مازندرانی
دوشیدن، سرکیسه کردن
فرهنگ گویش مازندرانی
به شدت زدن، تکاندن میوه ی درخت با چوب بلند
فرهنگ گویش مازندرانی
نوشتن
فرهنگ گویش مازندرانی
دوشیدن
فرهنگ گویش مازندرانی
ایستاندن
فرهنگ گویش مازندرانی
خاموش کردن
فرهنگ گویش مازندرانی
تصویری از برگشتن
تصویر برگشتن
отскочить , возвращаться , отменять
دیکشنری فارسی به روسی
تصویری از برگشتن
تصویر برگشتن
zurückziehen, zurückkehren, rückgängig machen
دیکشنری فارسی به آلمانی
تصویری از برگشتن
تصویر برگشتن
відскочити , повертатися , скасувати
دیکشنری فارسی به اوکراینی
تصویری از برگشتن
تصویر برگشتن
cofnąć, wracać
دیکشنری فارسی به لهستانی
تصویری از برگشتن
تصویر برگشتن
后退 , 恢复 , 撤销
دیکشنری فارسی به چینی
تصویری از برگشتن
تصویر برگشتن
recuar, reverter, desfazer
دیکشنری فارسی به پرتغالی
تصویری از برگشتن
تصویر برگشتن
indietreggiare, tornare, annullare
دیکشنری فارسی به ایتالیایی
تصویری از برگشتن
تصویر برگشتن
retroceder, revertir, deshacer
دیکشنری فارسی به اسپانیایی