کرک، پشم یا پر بسیار نرم با پرز های نرم و لطیفی که از بن مو های بز می روید و آن ها را با شانه می گیرند و پس از ریسیدن در بافتن پارچه های کرکی به کار می برند و از آن شال و پارچه های لطیف می بافند، گلغر، پت، تبت، تبد، بزشم، بزوشم، تفتیک
کُرک، پشم یا پر بسیار نرم با پرز های نرم و لطیفی که از بن مو های بز می روید و آن ها را با شانه می گیرند و پس از ریسیدن در بافتن پارچه های کرکی به کار می برند و از آن شال و پارچه های لطیف می بافند، گُلغَر، پَت، تِبِت، تِبِد، بُزَشم، بُزوَشم، تَفتیک
امید، فروتنی. کلمه در این دو معنی ممکن است دگرگون شدۀ بیوس باشد، شنوایی. دراین معنی ممکن است کلمه دگرگون شدۀ نیوش باشد، خجالت از افلاس و تنگدستی. (ناظم الاطباء)
امید، فروتنی. کلمه در این دو معنی ممکن است دگرگون شدۀ بیوس باشد، شنوایی. دراین معنی ممکن است کلمه دگرگون شدۀ نیوش باشد، خجالت از افلاس و تنگدستی. (ناظم الاطباء)
چکّوش. (در تداول روستائیان فیض آباد محولات بخش تربت حیدریه). تلفظی ازچکش و چکوچ که به معنی افزار دست زرگران و مسگران وآهنگران است. و رجوع به چاکوچ و چکوش و چکوچ شود
چِکّوش. (در تداول روستائیان فیض آباد محولات بخش تربت حیدریه). تلفظی ازچکش و چکوچ که به معنی افزار دست زرگران و مسگران وآهنگران است. و رجوع به چاکوچ و چکوش و چکوچ شود
نامی است که در تنکابن و کجور و گیلان به تمشک دهند. (یادداشت مرحوم دهخدا). رجوع به تمشک شود، جمعیت ها و دسته های هم عقیده و دارای روش واحد. (فرهنگ فارسی معین)
نامی است که در تنکابن و کجور و گیلان به تمشک دهند. (یادداشت مرحوم دهخدا). رجوع به تمشک شود، جمعیت ها و دسته های هم عقیده و دارای روش واحد. (فرهنگ فارسی معین)
پگاه برخاستن و در بامداد رفتن. (غیاث). پگاه برخاستن و بامداد کردن و بامداد رفتن، و الفعل من نصر یقال: بکر علیه و الیه و فیه، یعنی آمد او را بامداد. (منتهی الارب) (ناظم الاطباء). پگاه برخاستن و بامداد کردن و بامداد رفتن. (آنندراج). بامداد کردن. (تاج المصادر بیهقی). سحرخیزی.
پگاه برخاستن و در بامداد رفتن. (غیاث). پگاه برخاستن و بامداد کردن و بامداد رفتن، و الفعل من نصر یقال: بکر علیه و الیه و فیه، یعنی آمد او را بامداد. (منتهی الارب) (ناظم الاطباء). پگاه برخاستن و بامداد کردن و بامداد رفتن. (آنندراج). بامداد کردن. (تاج المصادر بیهقی). سحرخیزی.
پشم موی و پشم بز را گویند. (انجمن آرای ناصری) (آنندراج) ، رفتار کردن. (یادداشت بخط دهخدا) : با خلق راه دیگر هزمان میاز تو یکسان بزی اگر نه ز اصحاب بابکی. اسدی
پشم موی و پشم بز را گویند. (انجمن آرای ناصری) (آنندراج) ، رفتار کردن. (یادداشت بخط دهخدا) : با خلق راه دیگر هزمان میاز تو یکسان بزی اگر نه ز اصحاب بابکی. اسدی