بمعنی بکرایی است که آن میوه ای باشد شیرین میان نارنج و لیمو. (برهان) (ناظم الاطباء) (از جهانگیری) (از آنندراج) (از مؤید الفضلاء). رجوع به بکرایی شود، گنگ و کر و کور پیدا شدن. (منتهی الارب) (آنندراج) ، گنگی و کری و کوری مادرزاد. (منتهی الارب) (ناظم الاطباء)
بمعنی بکرایی است که آن میوه ای باشد شیرین میان نارنج و لیمو. (برهان) (ناظم الاطباء) (از جهانگیری) (از آنندراج) (از مؤید الفضلاء). رجوع به بکرایی شود، گنگ و کر و کور پیدا شدن. (منتهی الارب) (آنندراج) ، گنگی و کری و کوری مادرزاد. (منتهی الارب) (ناظم الاطباء)
منسوب به بنی ابی بکر بن کلاب. (منتهی الارب) (ناظم الاطباء) (از آنندراج). و رجوع به اللباب شود، برآوردن. بالا بردن. طویل و دراز کردن: ای منظره و کاخ برآورده بخورشید تاگنبد گردان بکشیده سر ایوان. دقیقی. ، نوشیدن به یک نفس: رطل دومنی بود به یک دم بکشیدش آن ماه چنان باده کش و باده خور آمد. سوزنی. و رجوع به کشیدن شود
منسوب به بنی ابی بکر بن کلاب. (منتهی الارب) (ناظم الاطباء) (از آنندراج). و رجوع به اللباب شود، برآوردن. بالا بردن. طویل و دراز کردن: ای منظره و کاخ برآورده بخورشید تاگنبد گردان بکشیده سر ایوان. دقیقی. ، نوشیدن به یک نفس: رطل دومنی بود به یک دم بکشیدش آن ماه چنان باده کش و باده خور آمد. سوزنی. و رجوع به کشیدن شود
دهی از دهستان دربقاضی بخش حومه شهرستان نیشابور با 406 تن سکنه. آب از قنات. محصول آنجا غلات. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 9) ، ناخوش شدن مرد از خوردن طعام بدمزه، بد بوی دهن گردیدن از ناکردن خلال و مسواک، لبریز آب گردیدن وادی. (از منتهی الارب). تنگ شدن وادی. بسبب آب و مردم و بدشمردن اقامت درآن. (از اقرب الموارد) ، عاجز و تنگ شدن کسی به کاری. (از منتهی الارب) (از اقرب الموارد) ، دبش (از دزی ج 1 ص 89)
دهی از دهستان دربقاضی بخش حومه شهرستان نیشابور با 406 تن سکنه. آب از قنات. محصول آنجا غلات. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 9) ، ناخوش شدن مرد از خوردن طعام بدمزه، بد بوی دهن گردیدن از ناکردن خلال و مسواک، لبریز آب گردیدن وادی. (از منتهی الارب). تنگ شدن وادی. بسبب آب و مردم و بدشمردن اقامت درآن. (از اقرب الموارد) ، عاجز و تنگ شدن کسی به کاری. (از منتهی الارب) (از اقرب الموارد) ، دِبش (از دزی ج 1 ص 89)
محمد بصروی شاعر ابن محمد بن خلف. (منتهی الارب). ابوالحسن محمد بن محمد بن خلف بصروی شاعر، او را شعر نیکوست. علم کلام را بر شریف مرتضی قرائت کرد و در ربیع الاول سال 443 هجری قمری درگذشت. (از اللباب فی تهذیب الانساب)
محمد بصروی شاعر ابن محمد بن خلف. (منتهی الارب). ابوالحسن محمد بن محمد بن خلف بصروی شاعر، او را شعر نیکوست. علم کلام را بر شریف مرتضی قرائت کرد و در ربیع الاول سال 443 هجری قمری درگذشت. (از اللباب فی تهذیب الانساب)
نام دهقانی معاصر با بهرام گور وی بهرام را از ده میوه و گل به ارمغان آورد، آنگاه در بارگاه شاه به یاد شاه بهرام جام می برگرفت و درکشید و چون مست گشت از میان گروه به هامون تاخت و بر دامن کوهی در سایۀ داری بخفت. کلاغی سیاه از کوه درآمد و چشم او بکند چون خبر وی به بهرام آوردند فرمان داد که از می و میخوارگی دست باز دارند و می در جهان حرام گشت. (از شاهنامۀ فردوسی چ بروخیم ج 7 ص 2132 و 2133) : همین مه که با میوه و بوی بود ورا پهلوی نام کبروی بود. فردوسی
نام دهقانی معاصر با بهرام گور وی بهرام را از ده میوه و گل به ارمغان آورد، آنگاه در بارگاه شاه به یاد شاه بهرام جام می برگرفت و درکشید و چون مست گشت از میان گروه به هامون تاخت و بر دامن کوهی در سایۀ داری بخفت. کلاغی سیاه از کوه درآمد و چشم او بکند چون خبر وی به بهرام آوردند فرمان داد که از می و میخوارگی دست باز دارند و می در جهان حرام گشت. (از شاهنامۀ فردوسی چ بروخیم ج 7 ص 2132 و 2133) : همین مه که با میوه و بوی بود ورا پهلوی نام کبروی بود. فردوسی
باروی شهر و قلعه و ده، دلیل بر پادشاه نماید یا بر والی و معبران گویند باروی شهر، دلیل بر پادشاه بود و باروی ده، دلیل است بر خداونده ده. اگر بیند که باروی شهر قوی و بلند است، دلیل است بر قوت و نیکی حال پادشاه. اگر بیند باروی شهر بیفتاد و خراب شد، دلیل بر هلاک پادشاه کند. اگر برخی از آن بیفتاد، دلیل بر هلاک والی است. اگر بیند بارو را نو کردند، دلیل که پادشاه نو در آن شهر مقیم شود. محمد بن سیرین باروی شهر و آن چه نزدیک دروازه شهر است تاویلش عیش و ایمنی است و آن چه در پس شهر است همان باشد و هر نیک و بد و زیاده و نقصان که در بارو بیند، دلیل بر ان پنج گونه است .
باروی شهر و قلعه و ده، دلیل بر پادشاه نماید یا بر والی و معبران گویند باروی شهر، دلیل بر پادشاه بود و باروی ده، دلیل است بر خداونده ده. اگر بیند که باروی شهر قوی و بلند است، دلیل است بر قوت و نیکی حال پادشاه. اگر بیند باروی شهر بیفتاد و خراب شد، دلیل بر هلاک پادشاه کند. اگر برخی از آن بیفتاد، دلیل بر هلاک والی است. اگر بیند بارو را نو کردند، دلیل که پادشاه نو در آن شهر مقیم شود. محمد بن سیرین باروی شهر و آن چه نزدیک دروازه شهر است تاویلش عیش و ایمنی است و آن چه در پس شهر است همان باشد و هر نیک و بد و زیاده و نقصان که در بارو بیند، دلیل بر ان پنج گونه است .